به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری برنا، "شی جین پینگ" رئیس جمهوری چین در اولین سفر خود پس از پیروزی در انتخابات 2018، چهارشنبه هفته گذشته یعنی 15 خرداد مصادف با 5 ژوئن 2019 به روسیه سفر کرد  تا با  ولادیمیر پوتین همتای روسی خود دیدار و درباره مسائل دو جانبه دو کشور گفتگو کنند. از جمله موضوعاتی که در این دیدار مورد بحث و تبادل نظر دو طرف قرار گرفت، اوضاع سوریه، بحران ونزوئلا و روابط دوجانبه و چند موضوع مهم بین‌المللی بود به ویژه موضوع ایران و بررسی چگونگی تعامل در راستای حفظ برجام نیز ازجمله محورهای رایزنی پینگ و پوتین در سفر به روسیه بود.

در این دیدار ، مهم ترین رایزنی رهبران روسیه و چین  درباره بحران‌های منطقه‌ای و فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا بود که دو طرف بر لزوم مقابله مشترک با سیاست تهاجمی واشنگتن و توسعه همکاری‌های متقابل سودمند تاکید کردند.

در واقع فشارهای سیاسی و اقتصادی شدیدی با آغاز ریاست جمهوری ترامپ به چین در قالب جنگ تجاری آمریکا و چین وارد شد که بیش از گذشته  چین را به سمت دشمن دیرینه آمریکا یعنی روسیه نزدیک کرد. آمریکای ترامپ رویکرد چندجانبه گرایانه آمریکا در دوران اوباما را کنار گذاشت و رویکرد یکجانبه گرایانه جمهوریخواهان به ویژه دوره جرج دبلیو بوش را مجددا زنده کرد. رویکردی که با شعار اول آمریکای ترامپ در دستور کار دولت وی قرار گرفت.  ترامپ حتی متحدین اروپایی خود را وارد این جنگ اقتصادی کرد  و تلاش کرد در بسیاری از رقابت ها آنها را کنار بزند. کنارزدن هایی که ترامپ را از متحدین اروپایی خود دور کرد و اروپایی ها را به در پیش گرفتن راهی مستقل برای خود سوق داد هر چند اروپا نتوانست  به طور کامل موفق شود.

حال نوبت چین است که در مقابل فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا بایستد. به ویژه اینکه فشارهای ترامپ به بخش صنعت و تجارت چین هر روز بیشتر می شود برای مثال شرکت هووآوی که یکی از قدرتمندترین شرکت ها درحوزه فناوری ارتباطات است نه تنها در آمریکا و اروپا بلکه در سراسر جهان  نفوذ کرده است  از سوی آمریکا مورد تهدید قرار گرفت. تا جایی که مقامات آمریکایی از جمله پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا برای تحریم هووآوی با کشورهای  اروپایی رایزنی و گفتگو کرده اند. این جنگ تجاری بین آمریکا و چین  بدنبال توقف مذاکرات میان آمریکا و چین، ازماه گذشته شدت بیشتری گرفته است به ویژه اینکه "دونالد ترامپ" رئیس جمهور آمریکا در اقدامی خصمانه، تعرفه واردات ۲۰۰ میلیارد دلار از کالاهای چینی را افزایش داد و پکن نیز در اقدامی متقابل تعرفه ۶۰ میلیارد دلار بر روی کالاهای آمریکا وضع کرد. علاوه بر این فشارها، دولت آمریکا در نهایت هوآوی بزرگترین شرکت تجهیزاتی چین را در فهرست شرکت‌های ممنوعه و سیاه خود  قرار داد و از دیگر شرکت‌های بزرگ جهان نیز خواست تا از همکاری خود را با این شرکت چینی متوقف کنند.

ترامپ خطر قدرت گیری چین به ویژه در حوزه تکنولوژی های مخابراتی و ارتباطی را دریافته و آن را باعث به خطر افتادن منافع آمریکا در جهان به ویژه خدشه وارد شدن به شعار اول آمریکا می داند. این در حالی است که آمریکا سال هاست با واقعیت غول چینی در نظام بین الملل روبرو شده است. نظام بین المللی که روز به روز به سمت چند قطبی شدن می رود نه تک قطبی شدن. تلاشهای ترامپ در این مدت در تحریم کشورهایی مثل چین، ایران و روسیه همچنین کشورهای مخالف منافع آمریکا با شکست مواجه شده است و این شکست، خود به نوعی بر این مسئله صحه می گذارد که دنیای تک قطبی سال ها است دچار فروپاشی شده است. واقعیتی که تاجر مسلکی چون ترامپ می داند اما گویا خود را یا به نادانی زده و یا اینکه تلاش می کند حیثیت، نفوذ و قدرت از دست رفته آمریکا را بازگرداند. آمریکای ترامپ، چین را با غلامان حلقه به گوش خود در خلیج فارس اشتباه گرفته است چرا که چین، کشوری مستقل با پیشینه چندین هزار ساله است.

چین و روسیه همواره در عرصه نظام بین الملل و روابط بین الملل نقش آفرینی کرده و می کنند. این بار نیز این دو کشور بیش از پیش دست دوستی  به سمت یکدیگر دراز کرده اند و در راستای مقابله با فشارهای اقتصادی آمریکا با یکدیگر متحد شدند. موضوعی که آمریکا را بیش از پیش نگران کرده است. به ویژه این که رئیس جمهور چین  و روسیه در کنفرانس اقتصادی بین‌المللی سن‌پترزبورگ که ششم و هفتم ژوئن (۱۶ و ۱۷ خردادماه) برگزار شد بر محکومیت  تحریم های یکجانبه آمریکا علیه ایران تاکید کردند و در این بیانیه بیان داشتند:« دو طرف روسیه و چین با خرسندی خاطرنشان می‌کنند که آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در گزارش‌های خود تأیید کرده است که ایران همچنان به تعهدات خود ذیل برجام عمل می‌کند. دو طرف همچنین تحریم‌های یکجانبه آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران را محکوم می‌کنند.»

همچنین روسای جمهور چین و روسیه در ادامه این بیانیه افزوده‌اند: «دو طرف از ایران می‌خواهند از هرگونه اقدامی مبنی بر متوقف کردن اجرای تعهداتش ذیل برجام خودداری کند و از سایر طرف‌های برجام نیز می‌خواهند که به تعهدات خود ذیل برجام عمل کنند.»  در حاشیه این نشست نیز رئیس جمهوری چین اعلام کرد که دولت‌های جمهوری خلق چین و فدراسیون روسیه باید هماهنگی اقدامات خود در عرصه بین المللی را برای تسریع در تامین امنیت انرژی جهانی تقویت کنند. به گفته وی، چین و روسیه بعنوان دو قدرت انرژی بزرگ جهان ضرورت دارد تا به طور مشترک بر لزوم پایبندی به اصول چندجانبه اصرار ورزند. توسعه همکاری‌های دوجانبه در این زمینه، نقش سازنده‌ای در سیستم تامین عادلانه انرژی در جهان خواهد داشت.

همچنین پوتین گفت: « روسیه و چین درصدد ایجاد اتحاد نظامی نیستند، ما متحد راهبردی یکدیگر هستیم و علیه کشور ثالثی کار نمی کنیم و ما تنها در راستای تامین منافع ملت‌های خود تلاش می‌کنیم. روسیه برای علاقه مندی تجار و شرکت‌های چینی برای کار مشترک و گسترش همکاری‌ها و حضور آنها در بازار کشورشان ارزش زیادی قائل است.»

در ادامه نیز رهبر چین در عین حال اهمیت همکاری‌ها در زمینه منابع جدید انرژی، مطابق استاندارد کردن طرح‌های انرژی و فعال سازی همکاری و سرمایه گذاری مشترک در عرصه علوم و فناوری را مورد تاکید قرار داد. رئیس جمهوری چین همچنین مشارکت ابتکارعمل پکن در زمینه ایجاد «یک کمربند-یک راه» و اتحادیه همکاری‌های اقتصادی اورآسیا را انگیزه مثبتی برای همگرایی اقتصادی منطقه ارزیابی کرد. به عقیده وی، این دو طرح منطقه‌ای که خوشبختانه مورد حمایت مقامات پکن و مسکو قرار دارند، می‌توانند یکدیگر را کامل کرده و به توسعه پایدار کشورهای مناطق نفوذ خود کمک زیادی کنند.

شی جین پینگ در حالی این اظهارات را مطرح کرده است که طی ماه های گذشته، دولت آمریکا از هیچ فشاری علیه چین در زمینه انرژی به ویژه واردات نفت از ایران دریغ نکرده است و مقامات آمریکایی به اصل چین واحد نیز پشت پازده  اند و با مقامات تایوانی دیدار داشته اند.  

بنابراین این دیدار بار دیگر ثابت کرد که روابط مسکو و پکن به طور بی‌سابقه‌ای تقویت شده و اظهارات رهبران دو کشور تایید دیگر بر مطابقت کامل مواضع روسیه و چین در بسیاری از مسائل بین المللی بود. هر چند دو کشور در کنار همکاری های دو جانبه علیه اقدامات خصمانه آمریکا، هیچ تعهدی هم در قبال برخی اقدامات طرف مقابل در عرصه سیاست خارجی برعهده نمی گیرند. برای مثال پکن الحاق کریمه به روسیه را به رسمیت نشناخته و مسکو نیز از ادعای چین درباره جزایر مورد اختلاف در دریای چین جنوبی و دریای ژاپن حمایت نمی کند.

اما به رغم اینها، فشارهای اقتصادی و سیاسی آمریکا باعث شده این دو کشور بیش از پیش به یکدیگر نزدیک شوند به ویژه اینکه امیدی هم به دستیابی به توافق با آمریکا نیز ندارند. نزدیکی راهبردی و قدرتمندی که به نوعی قدرت آمریکا را در عرصه نظام بین الملل و جهانی  به چالش کشیده است و نظام تک قطبی رویایی ترامپ را به مبارزه طلبیده است. مبارزه ای که سال ها است آغاز شده است.

در مجموع باید گفت که سفر چند روزه رئیس جمهوری چین به روسیه، گام بلندی برای همکاری دو کشور در مسائل گوناگون به ویژه در مسائل اقتصادی و سیاسی از بحث انرژی گرفته تا مسئله برجام و بحران ونزوئلا و سوریه بوده است. این سفر  نه تنها شامل دستاوردهایی چون  امضای توافقات اقتصادی چند میلیاردی بوده بلکه بار دیگر روابط بسیار نزدیک رهبران دو کشور را به نمایش گذاشت. شاید حالا دنیا به این نتیجه رسیده باشد که دیگر آمریکا تنها ابرقدرت جهان نیست.