ایسنا :
کارشناسان الگوهای خواب افراد مبتلا به
بیخوابی را مطالعه کرده و دریافتند که مغز آنها در متوقف کردن واکنش
شناختی برای حالتهای بیداری و خواب با دشواری مواجه است.
تکتایمز گزارش داد، مطالعه اخیر توضیح میدهد که بیخوابی نمیتواند به سادگی تنها بیخوابی تعبیر شود، بلکه به ناتوانی مغز در جلوگیری از عملکرد در حالت بین بیداری و خواب بستگی دارد.
بیخوابی یا کمخوابی یک علامت است که فرد به طور مستمر به خواب
نمیرود؛ به عبارتی دیگر مشکل در به خواب رفتن، بیدار شدن مکرر در خلال شب
همراه با ناتوانی یا اشکال در به خواب رفتن مجدد، بیدار شدن خیلی زود در
صبح و خوابی که باعث تجدید قوا نشود را بیخوابی گویند.
بیخوابی یکی از اختلالات خواب است که در روانشناسی خواب، مورد مطالعه و بررسی قرار میگیرد.
ناتوانی در به خواب رفتن یا ناتوانی در خواب ماندن در مدت طولانی یا
خواب عمیق را کمخوابی میگویند. کمخوابی در واقع خود بیماری به حساب
نمیآید بلکه جزو علائم محسوب میشود. کمخوابی معمولا ناشی از اضطراب و
تنش هیجانی است.
از دیگر علل کمخوابی، میتوان احساس عدم امنیت، ترس از تنهایی، افسردگی و مصرف کافئین را نام برد.
کمخوابی در بین زنان نسبت به مردان رایجتر است. بنا بر آمارهای وزارت بهداشت آمریکا سالانه ۶۴ میلیون نفر از آمریکاییها از کمخوابی رنج میبرند.
مصرف داروهای ضدافسردگی و قرصهای خوابآور میتواند برای درمان موقت این بیماری مفید باشد، اما بهترین راه برای درمان آن، تحریک دستگاه عصبی مرکزی است.
محققان با توجه به تحلیل رفتار و عادات گروههای مختلفی از مردم در
کشورهای مختلف و از گروههای سنی متفاوت و همچنین بررسی گروههای مختلف از
افرادی که از انواع بیخوابی رنج میبرند، به این نتیجه رسیدهاند که
استفاده از تلفن همراه به دلیل وجود نرمافزارهایی مانند شبکههای اجتماعی و شبکههای پیامرسان در آنها یکی از عوامل تاثیرگذار در بیخوابی هستند.
این نرمافزارها به خصوص زمانی که روی تلفن
همراه استفاده میشوند و با کاربر به تخت خواب میروند، باعث برهم زدن
تمرکز پیش از خواب میشوند، به گونهای که تقریبا بعد از دریافت یا ارسال
یک پیغام، بدن برای آنکه بتواند مجددا به تمرکز لازم برای خواب برگردد، به
حدود ۳۰ دقیقه زمان نیاز دارد.
این موضوع به دلیل تکرار شدن و با در نظر گرفتن این که شبکههای اجتماعی
در همه جای دنیا در دسترس بوده و تعطیلی و هزینه چندانی هم ندارند، به یکی
از عوامل بیخوابی در عصر حاضر تبدیل شده است.
به نظر متخصصان، میزان بیخوابی با بالا رفتن سن افزایش مییابد و در
افراد بالای ۶۵ سال این میزان از درصد بالاتری برخوردار است، اما بهطور
کلی اختلالات خواب در همه سنین حتی در سنین کودکی نیز مانند بزرگسالی وجود
دارد.
آمار گویای این نکته است که یک سوم مردم ایران از بیخوابی به عنوان شایعترین اختلال خواب رنج میبرند.
محققان معتقدند که بازدیدهای پرتکرار روزانه از شبکههای اجتماعی مانند
فیسبوک و توییتر فرصت برخورداری از یک خواب خوب شبانه را از بین میبرد و
از سوی دیگر، افرادی نیز که مشکلات خواب دارند، ممکن است از پرسه زدن در این شبکههای مجازی به عنوان راهی برای وقتگذرانی استفاده کنند.
مغز افراد عادی در هنگام آماده شدن برای خواب، فعالیتهای عصبی را خاموش
میکند، اما مغز یک فرد بیخواب در مهار فعالیتهایی که برای خواب ضروری
است، مشکل دارد.
"دنیل کی"، استاد روانشناسی دانشگاه "بریگهام یانگ"، مطالعهای انجام
داده است که نشان میدهد اختلال در فرایند مهار مغز باعث بیخوابی میشود.
کی توضیح داد: مطالعات قبلی نشان داد که بیماران مبتلا به بیخوابی
ظاهرا به خواب میروند، چشمشان بسته است و مغزشان در یک الگوی خواب مشخص
است، اما وقتی شما آنها را بیدار میکنید به شما میگویند بیدار بودم!
وی همچنین نظریه قبلی را که برخی از دانشمندان خواب را به دو حالت خواب و بیداری تعریف کرده بودند، نقض کرد.
وی تأکید کرد که خوابیدن لزوما به معنای آن نیست که شخص حالت آگاهی خود را از دست داده باشد.
برای درک بهتر نظریه "کی"، از شرکتکنندگان در این مطالعه خواسته شد تا تحت آزمایش چندگانه خواب قرار گیرند. این آزمایش بالاترین استاندارد برای اندازهگیری خواب است.
آزمایش چندگانه خواب یا پلیسومنوگرافی(Polysomnography) آزمایشی است که
نوار مغزی (الکتروانسفالوگرافی) را در طی خواب ثبت میکند؛ اغلب همراه با
آن، از الکترواکولوگرافی (ECG)، الکترومیوگرافی (EMG)، بازشدن قفسه سینه و
ثبت وضعیت تورم آلت تناسلی، اشباع اکسیژن خون، حرکت بدن، دمای بدن، پاسخ گالوانیک پوست (GSR و سطح اسید معده استفاده میشود.
اساسا این آزمایش برای تعیین مدت زمان تجربه حالت خواب و بیداری در شرکت کنندگان مورد استفاده قرار گرفت.
پلیسومنوگرافی نشان داد که شرکت کنندگان با توجه به میزان فعالیتهای مغزیشان، بیدارتر از آنچه دستگاه اندازهگیری کرد، بودند.
"کی" به این نتیجه رسید که افراد مبتلا به بیخوابی ممکن است بتوانند از
مدیتیشن ذهنی برای کاهش آسیب در فرایندهای شناختی که مانع آگاهی و منجر به
خواب میشود، بهرهمند شوند.
محرومیت از خواب میتواند منجر به عوارض جدی مانند میگرن و فشار خون بالا شود.
کارشناسان خواب گفتهاند که میزان کافی خواب میتواند مانع تغییر خلق و خو و تحریکپذیری شود.
داشتن یک الگوی خواب منظم، حالت آگاهی و خواب را به بدن و مغز آموزش
میدهد. این بدان معنی است که یک فرد باید برنامه فعالیتهای روزانه برای
خود تعیین کند.
وسایلی نظیر تلفن همراه و تلویزیون نیز میتوانند مانع از خواب شود. مغز تا زمانی که محرکهایی وجود داشته باشد که آن را جذب کند، فعالیت میکند.
کارشناسان پیشنهاد میکنند که تلفنهای همراه و صفحه نمایش تلویزیون را خاموش کنیم و به جای آن، یک کتاب بخوانیم.
افرادی که به سختی میخوابند، باید مصرف کافئین خود را کاهش دهند، چرا که کافئین به عصبها پیام میدهد که بیدار بمانند.
همچنین تمرین تنفس مانند مدیتیشن میتواند بدن را ریلکس کند، زیرا به اکسیژن اجازه میدهد که در سراسر بدن جریان یابد.
"کی" گفت که تحقیقاتش تنها یک مطالعه پیشرو است که راه را برای مطالعات بالقوه آینده در درمان بیخوابی باز میکند.
با عرض سلام، ادب و احترام و تبریک سال نو و خدا قوت خدمت تمامی افرادی که در برگزاری همایش سالانه بسکابادیهای سراسر کشور زحمت کشیده، چه آنهایی که در صحنه و چه آنهایی که پشت صحنه خدمت کردن و زحماتشان دیده نمیشود، انشاالله که خروجیهای خوبی از برگزاری این جلسات حاصل شود،
(البته یکی از بهترین آنها صله رحم میباشد)
افرادی که مسئول برگزاری همایش بودند بسیار زحمت کشیده بودن، در قسمتهای دیگر که مسئولیت آنها بر عهده بنده بود، کمبود و یا نواقصی داشت انشاالله به بزرگواری خودتان خواهید بخشید
از همه همشهریان عزیز که شرکت کر[In reply to گالری لاوین عباس داوری نژاد ( بسکاباد) 09153014027]
دستاوردهایی ستودنی ازدهیاران قدیم
وجدید بسکاباد احسنت خدماتی این چنین مایع افتخاره پیش بسوی عمران و
آبادانی هرچه بیشترده بودند و بدلیل طولانی شدن مراسم صبوری کردن تشکر و قدردانی میشود[In reply to M.h.b]
سلام : جناب آقای دکترحسن بسکابادی
مای ناقابل اگر اگر اینیم ازآن شماهاییم[Forwarded from پایگاه اطلاع رسانی بخش نیمبلوک (خضری دشت بیاض)]
ضرورت فرهنگسازی مناسب و استفاده از سرمایه های اجتماعی بخش با حفظ وحدت و همدلی بسترساز توسعه و پیشرفت منطقه است.
به گزارش روابط عمومی بخشداری نیمبلوک همزمان با سومین روز از فروردین ۹۷ ، سیزدهمین همایش سالانه بسکابادی های سراسر کشور روز جمعه با حضور بخشدار نیم بلوک در محل مسجد جامع این روستا برگزار گردید.
در این همایش که خانواده محترم شهدا، مدیران تعدادی از ادارات و جمع کثیری از نخبگان علمی، فرهیختگان و موثرین روستای بسکاباد و بخش نیمبلوک حضور داشتند بخشدار نیمبلوک در سخنانی با ابراز خرسندی از حضور دومین سال متوالی در همایش سالانه بسکابادی ها با اشاره به نامگذاری سال به نام حمایت از تولید داخلی از سوی مقام معظم رهبری بیان نمود که نقطه مشترک نامگذاری ها، اقتصاد مقاومتی، تاکید بر محوریت اقتصادی و خودکفایی اقتصادی است اما وجه تمایز شعار امسال نسبت به سالهای قبل مخاطب قراردادن آحاد مختلف جامعه در کنار مسئولان است و تا زمانیکه عزم جدی و باور عمومی برای اتکا به ظرفیت های درون و خرید کالاهای داخلی و حمایت از تولید کننده بومی در مردم ایجاد نشود قطعاً بیکاری و مشکلات اقتصادی تولید کننده و مصرف کننده وجود خواهد داشت.
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود افزود امروز سرمایه بخش نیمبلوک محصولات کشاورزی و زعفران و زرشک نیست، سرمایه اصلی و نمونه وجود نخبگان علمی، اقتصادی و اجتماعی است که متاسفانه نتوانستیم به نحو مطلوب و کامل از این سرمایه های اجتماعی و رشد و توسعه منطقه و بخش بهرهبرداری نماییم که البته برگزاری همایش های این چنین با محورهای پیش بینی شده برای آن گامی بسیار مهم در جهت حفظ وحدت و یکدلی نقطه عطفی در تجمیع نظرات و پیشنهادات اندیشمندان به منظور بالفعل رساندن استعدادها و ظرفیتهای پنهان منطقه و این روستا خواهد بود.
نماینده عالی دولت در بخش نیمبلوک از فرهنگ به عنوان زیرساخت توسعه یاد کرد و بیان نمود که اگر امروز فرهنگسازی مناسبی در همه حوزه های اقتصادی اجتماعی صورت نگیرد قطعا و یقینا با مشکل مواجه خواهیم بود. بهره وری درست از منابع آبی نیاز به فرهنگسازی سوی نخبگان و گروه های مرجع دارد تا از این نعمت خدادادی که با وقوع قریب ۲۰ سال خشکسالی در وضعیت بسیار نامناسبی قرار گرفته، به نحو درست و مطلوب استفاده شود.
بخشدار نیم بلوک همچنین در ادامه دعوت از همه صاحب نظران و نخبگان حاضر در جلسه برای ارائه راهکار و برنامه مدون قابل اجرا در منطقه به منظور برونرفت از مشکلات بیان نمود که خوشبختانه با توجه ویژه دولت زیرساخت های لازم از جمله گاز، برق، آب شرب و منابع آبی محدود کشاورزی در منطقه فراهم است و نیازمند همت والای فرزندان توانمند منطقه است تا بیکاری و مشکلات اقتصادی در کنار بستر سازی دولت به حداقل ممکن کاهش یابد.
در این جلسه همچنین شورای اسلامی روستا ضمن تشکر و قدردانی از فعالیت های بخشداری در رفع مشکلات به بیان دو مورد از مشکلات روستا پرداخت و بخشدار نیمبلوک پاسخ لازم را ارائه نمود.
در پایان جلسه نیز از زحمات دهیار سابق روستا جناب آقای سید محمود بسکابادی با اهداء لوح قدردانی، و حکم مسئولیت دهیار جدید آقای عباس داوری نژاد به ایشان اهدا گردید.
ریاست محترم ادارات راه و شهرسازی و ورزش و جوانان نیز به بیان گزارش پیگیری مطالبات و ارائه نقطه نظرات و پیشنهادات خود پرداختند.
گفتنی است در پایان همین همایش کلنگ زنی احداث زمین چمن مصنوعی با مشارکت بخشداری و اداره ورزش جوانان در جنب ساختمان دهیاری انجام شد.
@bakhshnimbolook
تشکر[ Photo, #همایش_13_بسکاباد
اهدا جوایز به برندگان بازی های محلی در سه رشته پرتاب سنگ ، طناب کشی ، دو بزرگسال و خردسال ][Forwarded from Boskabad]
به حمد ا... وبا مشارکت خوب همشهریان گرام سیزدهمین همایش بسکابادیها در سوم فروردین 1397 در دو بخش
بخش اول در مسجد جامع و حسینیه با پرپایی 5 غرقه از خدمات و تولیدات مردمی و حضور حدود 700 نفر ار خواهران و برداران همشهری ئ و مدیون محترم با برنانه های متنوع و گوناگون از ساعت 10 صیح تا اذان ظهر و پس ار نماز جماعت تا ساعت 14 با سخنرانی مختلف و سپس صرف نهار پایان یافت
بخش دوم با کلنگ زنی میدان ورشی شروع و با برگذاری مراسم ورزشی و بازیهای باستانی در سرتخت لو پایان یافت
رس :
بر اساس گزارش مرکز آمار ایران، جمعیت ایران از مرز ٨١ میلیون نفر گذشت.
به گزارش مرکز آمار ایران، ساعت جمعیتی، در هر لحظه جمعیت ایران را بر اساس برآورد رشد جمعیتی، نمایش می دهد.
بر این اساس، ساعت جمعیتی مرکز آمار ایران نشان میدهد، جمعیت کشور در روزهای پایانی سال ١٣٩٦ از مرز ٨١ میلیون نفر گذشت.
ساعت جمعیتی تغییرات تعداد جمعیت و افزایش آن را در ارتباط با زمان نشان
میدهد. در ایران برای نخستین بار ساعت جمعیتی در سال ١٣٨٨ بر روی سایت
مرکز آمار ایران قرار گرفت و از آن زمان به بعد برآوردهای جمعیتی به صورت
لحظه ای در اختیار کاربران قرار میگیرد. به منظور محاسبه ساعت جمعیتی
طراحی شده در درگاه ملی آمار ابتدا عوامل موثر بر رشد جمعیت شامل باروری،
مرگ و میر، مهاجرت برای کل کشور لحاظ میشود.
برای نخستین بار، اولین ساعت جمعیتی بر روی سایت سازمان ملل متحد طراحی
شد. این ساعت با توجه به بزرگی رقم جمعیت جهان، تعداد جمعیت برآورد شده را
به صورت لحظهای نمایش میدهد. بعد از سازمان ملل، کشورهای پر جمعیتی نظیر
چین، ایالات متحده آمریکا و هندوستان و سپس کشورهای کم جمعیتتر نظیر
استرالیا، کانادا و نیوزلند ساعت جمعیتی را بر روی سایت های مرتبط طراحی
نموده و براورد جمعیت را به صورت لحظهای در اختیار کاربران خود قرار
دادند.
ساعت جمعیتی، در هر لحظه جمعیت ایران را بر اساس براوردهای جمعیتی، نمایش میدهد.
بر همین اساس، ساعت جمعیتی مرکز آمار ایران نشان میدهد جمعیت کشور در روزهای پایانی سال ١٣٩٦ از مرز ٨١ میلیون نفر گذشت.
اخرین جلسه انجمن طی سال 1396 با خضور خوب اعضا در ساعت 18/30 در محل دفتر انجمن تشکیل و به شرح ذیل اتخاذ تصمیم گردید
1- مقرر شد فردا دوشنبه به طور دستجمعی در مراسم ترحیم ازاده جانبار منصور سالاری در مسجد غدیر بابا علی شرکت نماییم
2- مقرر شد برای شرکت در جلسه توجیهی فرمانداری با مدیریت مدیر عامل ( اقای دشت بیاضی ) گروهی به قاین عزیمت نمایند
3- مقرر شد در صورت امکان و حضور اعضا در ایام عید از طریق دبیرخانه انجمن هماهمگی گردد تا از چند روستا بازدید گردد
4- گزارش تراز مالی انجمن طی سال 96 بیان باعنایت به بدهی 12 میلیون ریالی و خیلی کارهای معوق قرار شد اعضای که تا کنون مشارکت مالی نداشته اند در اسرع وقت اقدام واریز وج نماییند
5- با عنایت به رضایت همگانی از گردهمایی خانوادگی مقرر شد هر فصل این برنامه تکرار شود
6- مقرر شد طی سال اینده درهر جلسه از یکی از همشهریان نخیه در جلسات انجمن دعوت به عمل ایید
کارشناس
ارشد غرب آسیا گفت: نفوذ سرویس های امنیتی در جریانهای افراطی بسیار راحت
است و همانطور که این دستگاهها در جریانهایی همچون داعش رخنه
کردهاند،قطعاً در جریان شیرازیها هم نفوذ دارند.
به گزارش مشرق،
شب گذشته، ۴ نفر از مسلمانان افراطی ساکن انگلیس با حمله به سفارت ایران
در شهر لندن، ضمن پایین کشیدن پرچم کشورمان، پرچم فرقه خود را به اهتزاز
درآوردند. این حرکت موهن اگرچه در ابتدا بدون همراهی و چراغ سبز پلیس
انگلیس امکان پذیر نبود اما چند ساعتی بیشتر دوام نیاورد و پلیس لندن
سرانجام با مداخله خود، این ۴ نفر را دستگیر کرد.
این ماجرا، باعث شد تا بار دیگر عنوان «فرقه شیرازی ها»
بر سر زبان ها بیفتد. فرقه ای که سال هاست در کشورهای اسلامی مشغول پمپاژ
رسانه ای گسترده و برنامه ریزی برای تقویت اختلافات شده است. «غلو»، ترجیع
بند ادبیات و گفتمان فرقه شیرازی هاست؛ این غلو به خصوص در ایام عزاداری
حضرت اباعبدالله حسین(ع) خود را نمایان می سازد. قمه زنی، عبور از آتش با
پاهای برهنه، تنها بخشی از رفتارهای موهن و مشمئزکننده فرقه شیرازی هاست.
فاصله گذاری با پیروان سایر مذاهب اسلامی و تکفیر کردن آنها، نمونه دیگری
از شباهت عجیب فرقه شیرازی به جریانات تکفیری است.
از این رو، به سراغ «مسعود اسداللهی» کارشناس ارشد غرب آسیا رفته ایم تا از تاریخچه و عملکرد دیروز و امروز این فرقه بیشتر بدانیم.
مشروح گفتگو با مسعود اسداللهی را در ادامه می خوانید.
تسخیر سفارت کشورمان در لندن را به گروهی به نام «فرقه شیرازی» منتسب می کنند؟ این فرقه چه مسلکی دارند؟
در چند سال اخیر خطر فتنه مذهبی بین شیعه و سنی با طراحی استعمار و صهیونیسم در جهان اسلام اوج گرفته به گونهای که «موج بیداری اسلامی»
را از مسیر اصلی منحرف کرده و آن را مبدل به موج تکفیری و موج احیای فتنه
مذهبی کرده است. دولت عربستان با ثروت بادآورده نفتی، وهابیت را به سراسر
جهان اهل سنت صادر و جریانهای معتدل و میانهروی سنی را منزوی کرده است.
این واقعیت تلخ باعث شده تا موج افراطگرایی و تکفیر از کنترل دولت
عربستان هم خارج و تبدیل به تهدیدی علیه بشریت شود.
تکنولوژیهای جدید ارتباطی نظیر
تلویزیونهای ماهوارهای، اینترنت و تلفنهای هوشمند هم تبدیل به ابزاری
برای گسترش فتنه مذهبی شده و سرعت غیر قابل باوری به انتشار افکاری داده که
قرنها در جهان اهل سنت در انزوا به سر میبرده اما ناگهان امکان بروز و
رشد پیدا کرده است.
به موازات حمایت از این جریان افراطگرای
سنی، قدرت های جهانی و منطقه ای با توجه به اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن»
همواره تلاش داشته اند تا جریانهای افراطی و منحرف در میان شیعیان را نیز
تقویت کرده و ضمن تحت الشعاع قرار دادن آموزههای حیات بخش اهل بیت(ع)، دو
جریان افراطگرای سنی و شیعه را در برابر هم قرار داده و آتش اختلاف و فتنه
مذهبی را آنچنان شعلهور سازند که دیگر هیچ مسلمانی به خطر استعمار و
صهیونیسم توجهی نداشته باشد بلکه از آن ها خواهان کمک و یاری برای غلبه بر
جریان مذهبی مخالف خود شود.
یکی از جریانهای افراطگرا و منحرف شیعی در چهل سال اخیر، جریان موسوم به «شیرازیها»
یا همان «الشیرازیون» است که در سه دهه اخیر، تلاش بی وقفهای در گسترش
قشریگری، سطحینگری و ترویج روشهایی در میان شیعیان داشته تا موجب وهن
مذهب جعفری و اهل بیت گرامی پیامبر(ص) شود. این جریان از زمان «سید محمد
مهدی شیرازی» از کربلا شروع به فعالیت کرد و سپس در اواخر دهه پنجاه شمسی
به کویت هم گسترش پیدا کرد. البته در ابتدای پیدایش، این جریان تلاش می
کرد تا جریان فکری روشنگر و بالنده در درون حوزههای علمیه عراق به شمار
آید.
چهره های بارز این گروه چه کسانی بودند؟
چهرههای بارز این جریان، «سید محمدمهدی شیرازی» و برادران وی «سید حسن شیرازی»
که در سال ۱۳۶۰ در بیروت ترور شد و «سید صادق شیرازی» که در قم ساکن است و
خواهرزادههای آنان، آیت الله «محمد تقی مدرسی» و آیت الله «هادی
مدرسی» هستند که در دهه پنجاه شمسی تلاش داشتند با انتشار کتابهای گوناگون
به سؤالهای مطرح در مورد اسلام، پاسخ دهند.
زمینه فعالیت فرقه شیرازی ها چیست؟ این فرقه بیشتر در چه حوزه های کار می کند؟
این جریان فکری در سالهای اولیه فعالیت
خود، کتابهای فرهنگی زیادی را ارائه داد و بعضی از چهرههای این جریان، به
طراحی یک گفتمان انقلابی شیعه پرداخته و تلاش کردند تا از دید خود، تشیع
را از حالت عزلت و گوشه گیری تاریخی به وضعیت مبارزه انقلابی منتقل سازند.
آثار و نوشتههای سید محمد شیرازی و خواهرزاده وی آیت الله محمدتقی
مدرسی(مقیم در کربلا) نقشی مهمی در میان شیعیان عراق و حوزه عربی خلیج فارس
داشته است. برای مثال، آیت الله مدرسی به نقد و بررسی مفاهیم تحریف شده
ذهنیت «تقدیرگرای» سنتی در امور مقدسی همچون توکل، شفاعت، انتظار، تقیه و
ایمان منفی به امور غیبی پرداخته است.
روند تاریخی فرقه شیرازی ها چگونه بوده است؟
در ابتدا جریان شیرازیها موفق شد در نیمه
دهه پنجاه شمسی، گفتمان نهضتی و انقلابی شیعی را در حوزه عربی خلیج فارس
تعمیم دهد اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، گفتمان انقلاب
اسلامی و رهبری حضرت امام خمینی(ره) و دیدگاههای اصیل و ناب ایشان به
سرعت جریان شیرازیها را تحت الشعاع خود قرار داد.
با این حال، این جریان در دهه شصت هجری شمسی
در کنار جریان انقلاب اسلامی ایران به نشر دیدگاههای نهضتی و انقلابی با
مشخصات شیعیان عرب ادامه داد و ایرانی تبار بودن چهرههای اصلی جریان
شیرازیها، باعث شد تا این جریان بتواند همچنان به گفتمان انقلابی خود
ادامه دهد؛ در حالی که احزاب عربی شیعه در عراق به ویژه حزب الدعوة، قادر
به اینکار نبودند.
در جریان شیرازیها به موازات خط انقلابی،
یک خط و جناح منحرف و ارتجاعی نیز وجود دارد که همواره تلاش داشته تا به
حیات خود ادامه دهد. این خط ارتجاعی با ایجاد جنجال و هیاهو علیه فتواها و
دستورالعملهای فقهی و قانونی در جمهوری اسلامی ایران، تلاش کرده تا جریانی
انحرافی در میان شیعیان را ایجاد کند. این جنجال سازی و به راه انداختن
هیاهو علیه خط انقلاب اسلامی توسط جریان شیرازیها از زمان رهبری حضرت امام
خمینی(ره) شروع شد؛ برای مثال اعتراض به ممنوعیت قمه زنی و یا فتوای حضرت
امام(ره) در خصوص مباح بودن شطرنج.
جریان شیرازیها همواره در مخالفت با
اقدامات جمهوری اسلامی ایران و امام خمینی(ره) در جهت کاستن از تنشها بین
شیعه و سنی و تقویت وحدت اسلامی، اقدام کرده است؛ برای مثال هنگامیکه در
سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی ایران به
پیشنهاد آیت الله منتظری، هفته بین ۱۲ ربیع الاول (ولادت پیامبر (ص) به
روایت اهل سنت) و ۱۷ ربیع الاول (ولادت پیامبر (ص) به روایت شیعه) را هفته
وحدت اسلامی اعلام کرد تا فرهنگ وحدت را بین مسلمانان رواج دهد، جریان
شیرازیها اعلام «هفته برائت» از سه خلیفه اول کردند.
پس از پایان جنگ تحمیلی، فرقه شیرازی ها توانستند در عراق گسترش پیدا کنند؛ دلیل این امر چه بود؟
بعد از پایان جنگ تحمیلی، روند مخالفت
شیرازیها با ایران و نظام جمهوری اسلامی تشدید شد اما اوج این مخالفتها
پس از سقوط صدام در سال ۱۳۸۲ پدیدار شد؛ زیرا با شرایط جدید عراق، دست این
جریان برای به اصطلاح انقلاب عزاداری و سینه زنی باز شد؛ به ویژه اینکه
شیعیان عراق که در دوران خفقان و ظلم نظام بعثی عراق قادر به برگزاری مراسم
مذهبی خود نبودند، عطش زیادی برای اینکار داشتند. جریان شیرازی تلاش کرد
تا از این عطش شیعیان عراقی به نفع خود و علیه ایران بهرهبرداری کند.
به همین خاطر، جریان شیرازیها آن چنان در دامن زدن به احساسات شیعیان عراق پیش رفتند که کار به رواج خرافهگرایی و
ایجاد رفتارهای عجیب و غریب همچون سینه خیز رفتن به حرم امام حسین (ع)،
عبور از روی آتش با پای برهنه، ورود چهار دست و پا به حرم امیر المؤمنین(ع)
و پارس کردن مانند سگها به عنوان «کلب امیر المؤمنین» و رفتارهای موهن و
مشمئز کنندهای از این قبیل کشید. این روند خرافه گرایی باعث شد که جناح
روشنگر و انقلابی آن جریان به چالش کشیده شود. این چالش باعث شد که
متاسفانه جناح روشنگر و انقلابی جریان شیرازیها به جای مقاومت و مقابله،
راه تسلیم و سازش را در پیش گیرد.
دوره به اصطلاح انقلاب عزاداری و سینه زنی
در عراق به معنای شروع دوران جدیدی برای جریان شیرازیها بود تا بدین وسیله
پایگاه مردمی خود را در میان شیعیان به بهانه «احیای شعائر مذهبی» تقویت
کرده و تلاش کنند تا خط امام خمینی(ره) و دیدگاههای مقام معظم رهبری که در
اسلام ناب محمدی(ص) متبلور میشود را تضعیف کنند.
موارد بدعت گذاری فرقه شیرازی ها در دین بسیار است. درباره این بدعت ها بفرمایید.
جریان شیرازیها تلاش میکند با ابداع افراطیترین روشهای عزاداری، نه تنها نظام جمهوری اسلامی
بلکه بقیه جریانهای شیعه را از صحنه خارج کرده و سیطره انحصاری خود را بر
جهان تشیع حاکم کند. به همین خاطر، روشهایی را ابداع میکند که حتی
افراطیترین گروههای شیعه که در تاریخ به عنوان «غلاة» یا «اهل غلو» یا
«غالیان» معروف هستند و از طرف ائمه (ع) تکفیر شدهاند هم چنین روشهایی را
به کار نگرفته بودند. برای مثال علاوه بر قمه زنی بر پیشانی و سر، قمه
زنی بر دو بازو را به راه انداختهاند تا به اصطلاح یادآور قطع شدن دو
بازوی ابوالفضل العباس (ع) باشند. یا اینکه علاوه بر راه رفتن بر روی آتش،
راه رفتن با پای برهنه بر روی خرده شیشه را باب کردهاند. علاوه بر سینه
خیز رفتن به حرم، کشیدن گونه و لپ بر روی زمین تا حدی که از آن خون جاری
شود را به راه انداختهاند. با به کارگیری «دف»، «رقص پا» را در هیئتهای
عزاداری مرسوم کرده و فردی را به نام امام علی(ع) در لباس شیر وارد کربلا
میکنند تا امام حسین (ع) را از دست دشمنانش نجات دهد. جریان شیرازیها
تبدیل به یک «تلمبه فعال» برای تزریق انحراف فکری و افراط گرایی در میان
شیعیان شده است.
پیدایش گروه های تکفیری نظیر داعش در عراق و سوریه، چه تاثیری بر عملکرد فرقه شیرازی ها داشته است؟
تحولات سوریه و عراق و رشد گروههای تکفیری همچون داعش و جبهه النصره و
رشد گرایش سلفی در میان اهل سنت باعث شده که تعصب مذهبی در میان شیعیان به
ویژه شیعیان عراق تقویت شود. هر چند که این تعصب اگر تحت رهبری و کنترل
مراجع تقلید باشد، میتواند نتایج مثبت و مبارکی همچون لبیک به فتوای آقای
سیستانی در مواجهه با داعش داشته باشد اما جریان شیرازیها تلاش میکند با
«سوء استفاده» از این تعصب مذهبی، خود را به جریان حاکم بر جهان تشیع تبدیل
کند.
این جریان در عراق فعالیت سیاسی هم داشته اند؟
در سال ۸۴ جریان شیرازیها تصمیم گرفتند که در انتخابات پارلمانی عراق
شرکت کرده و فهرست مستقلی از جریانهای شیعه هم پیمان ایران ارائه دهد. به
همین خاطر، در فهرستی به نام ائتلاف اسلامی شامل سازمان عمل اسلامی، انجمن
اسلامی دانشجویان مشارکت کردند اما این فهرست هیچ موفقیتی در انتخابات
پارلمانی نداشت و حتی یک کرسی پارلمانی هم کسب نکرده و در شهر کربلاء که به
عنوان «قلعه شیرازیها» تلقی میشد، شکست سختی را متحمل شدند به گونهای
که ضربه روحی، روانی شدیدی به این جریان وارد شد زیرا حجم بسیار ضعیف و کم
پایگاه مردمی آنان به روشنی مشخص شد اما اگر روند افراط گرایی و خرافه
گرایی فعلی ادامه پیدا کند و جریان شیرازیها از این روند به نفع خود
بهرهبردای کند، این احتمال وجود دارد که در انتخابات آینده پارلمانی، این
جریان بتواند تعدادی از کرسیهای پارلمان عراق را به دست آورده و یک
فراکسیون پارلمانی را تشکیل دهد و ناگهان به یک جریان سیاسی رسمی در صحنه
سیاسی عراق تبدیل شود.
نحوه برخورد «شیرازی ها» با گروه های تکفیری نظیر داعش چگونه بوده است؟
حوادث سالهای اخیر عراق و سوریه و جنایتهای داعش و تهدیدهای این گروه علیه عتبات مقدس
در عراق و سوریه، زمینه و بهانه لازم را برای جوسازی علیه خط امام و رهبری
به جریان شیرازیها داده تا با احیای «میراث اهل غلو» به اصطلاح به جنگ
تکفیریها بروند اما نکته بسیار قابل تأمل این است که در اولین روزهای پس
از سقوط موصل و سرازیر شدن داعش به طرف سامراء، بغداد و تهدید نجف و کربلا،
جریان شیرازیها که خود را «متولی انحصاری» دفاع از اهل بیت(ع) معرفی
میکند، نه تنها وارد صحنه جنگ علیه داعشیها نشد بلکه آماده فرار از کربلا
شده بود. علمای این جریان هیچ فتوایی جهت بسیج مردم علیه داعش صادر نکردند
و آماده تخلیه کربلا و فرار از عراق شدند اما با صدور فتوای جهاد از طرف
آیت الله سیستانی و نقش حیاتی و سرنوشتساز نیروی قدس سپاه پاسداران در
مقابله با داعش و عقب راندن این گروه، بار دیگر جناح شیرازیها به راه و
روش سابق خود بازگشتند و با فرارسیدن محرم، بار دیگر به جوسازی علیه
مخالفان خود پرداختند. به گونهای که معیار وفاداری و عشق به اهل بیت(ع) را
احیای شعائر مذهبی به سبک جریان خود قرار دادهاند و هر نوع مخالفتی با
خود را عدم وفاداری به اهل بیت و ضعف تدین و دشمنی با معصومین معرفی
میکنند.
این جوسازی سنگین باعث شده که بسیاری از
روحانیون شیعه از بیم تهمتها و برچسبهای این گروه، گزینه سکوت را در قبال
روشهای جاهلانه این جریان در پیش گیرند و تعدادی نیز متأسفانه با آنان
همراه شوند. برخی از مداحان هم که از گسترش مناسبتها و خالی شدن آنها از
معارف و آموزههای عمیق، نه تنها ضرر نکرده بلکه امکان «کسب درآمدهای
سرشار» در طول سال را برای آنان فراهم میآورد، در بسیاری از موارد با این
جریان همراهی کرده و یا اعتراضی نمیکنند.
اینها در عرصه رسانه چه فعالیت هایی دارند؟
جریان شیرازیها صاحب ۱۵ شبکه تلویزیونی ماهوارهای هستند. شبکههایی که به قول «فؤاد ابراهیم» کارشناس
شیعه عربستانی مقیم لبنان و مدیر شبکه النباء در واقع بیش از آنکه
شبکههای تلویزیونی ماهوارهای باشند، «حسینیه ماهوارهای» هستند! این ۱۵
شبکه به صورت ۲۴ ساعته در حال پخش مراسم عزاداری و سینه زنی هستند و
متاسفانه کمترین توجه را به قرآن و تعالیم حیات بخش اهل بیت(ع) دارند و به
ندرت برنامههای قرائت قرآن پخش میکنند، چه برسد به تفسیر آیات آن و بسیار
کم به توضیح و تعلیم احکام شرعی و واجبات دینی نظیر نماز، روزه، حج، خمس و
زکات می پردازند. علاوه بر این، از برنامههای اخلاقی و ترویج ارزشهایی
همچون رعایت تقوی، راستگویی، اخلاص، وفای به عهد، دوری از غیبت و تهمت و
گناه در این تلویزیونها خبری نیست و بر عکس، نوحههایی پخش میکند که بر
اساس آهنگها و ترانههای غنایی خوانندههای معروف تنظیم شده است.
اما نکته عجیب و سوال برانگیز در خصوص این
تلویزیونها و شبکههای ماهوارهای جریان شیرازیها این است که تمامی آن ها
از ماهوارههای عربی همچون «عرب ست»(متلق به اتحادیه عرب) و «نایل
ست»(متعلق به مصر) پخش میشوند اما دولتهای عرب هیچ اقدامی برای توقف پخش
این شبکه ها از آن ماهواره ها نمیکنند. در حالیکه پخش شبکههایی همچون
المنار، العالم و سحر(عربی) بارها از طرف مسئولین این دو ماهواره قطع شده
است.
سؤال اینجاست که شبکههای جریان شیرازیها که به شدت علیه اهل سنت
و معتقدات آن ها، برنامه پخش میکند و به خلفاء و عایشه توهین میکنند،
چرا مورد خشم و غضب حاکمان عرب قرار نمیگیرد و چرا پخش آن ها متوقف
نمیگردد؟ کاملاً واضح است که حکام عرب برای دامن زدن به احساسات مذهبی اهل
سنت و تحریک آنان علیه تشیع و ایران، نیازمند شبکههایی همچون شبکههای
جریان شیرازیها میباشند.
آیا جریان شیرازی ها از سوی کشورهای غربی هم حمایت می شوند؟
دفتر اصلی بعضی از این شبکهها در لندن و یا
در آمریکا واقع شده و از حمایت کامل دولتهای انگلیس و آمریکا بهرهمند
هستند. چهره های معروف وابسته به این جریان، به طور علنی و با افتخار از
حمایت های مالی دولت انگلیس از خود دم می زنند و وقاحت را به جایی رسانده
اند که یکی از وعاظ این جریان به نام «شیخ یاسر الحبیب» که ساکن انگلیس است
در شبکه ماهواره ای «فدک» اعلام کرد که ملکه الیزابت از نوادگان پیامبر
اسلام(ص) است و از سلسله جلیله سادات به شمار می رود!
حمایت عملی و علنی انگلیس از این جریان انحرافی،
عمق و گستره بسیار وسیعی دارد و اگر این حمایت نبود، این جریان قدرت رشد و
گسترش پیدا نمی کرد. به همین خاطر، مقام معظم رهبری این جریان را «شیعه
انگلیسی» نام نهاده و در تاریخ ۲۶ مرداد ۹۴ فرمودند: «ما تشیعی را که مرکز و
پایگاه تبلیغاتش لندن است قبول نداریم. تشیعی که بر پایه ایجاد اختلاف و
صاف کردن جاده برای حضور دشمنان اسلام است، تشیع نیست بلکه انحراف است.»
انحرافی که همراه با اهل سنت آمریکایی مامور به ایجاد و دامن زدن به فتنه
مذهبی ویرانگر در جهان اسلام هستند.
از فعالیت جریان شیرازی ها در داخل کشور هم بگویید.
در محرم هر سال، جریان شیرازیها در قم مبالغ هنگفتی را به بعضی از هیئتهای عزاداری داده تا از نصب تصاویر حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری خودداری
کرده و دیدگاه های آن جریان منحرف را تبلیغ کنند. از طرف دیگر، یکی از
مداحان این جریان در قم در عاشورای سال ۹۳ در برابر حرم حضرت معصومه(س) با
صدای بلند اعلام کرده بود «لعنت بر کسی که برای امام حسین قمه نزند و لعنت
بر کسی که فتوای تحریم قمه زنی داده است.»
علاوه بر این توهین و جسارت تلویحی به مقام
معظم رهبری، چهرههای معروف جریان شیرازیها، در برنامههای تلویزیونی خود
به نحو آشکاری به رهبر انقلاب اسلامی توهین کرده و به علت صدور فتوای تحریم
توهین به خلفاء و تحریم توهین به عایشه و تحریم قمه زنی، ایشان را علناً
تکفیر میکنند. متأسفانه باید گفت که فرقه شیرازیها، تکفیری های شیعه به
شمار میروند و هر کسی را که مخالف دیدگاههای آنان باشد «تکفیر» کرده و
کافر میپندارند.
نکته بسیار تأسف بار این است که به علت
جوسازی شدید این جریان و عوام زدگی بعضیها، تحرک قوی و مؤثری علیه این
گروه و دیدگاههای افراطی و مشکوک آن وجود ندارد. در این خصوص، مقام معظم
رهبری به تنهایی علم روشنگری را برداشتهاند.
نگرانی دیگر این است که رواج دیدگاههای افراطگرایانه جریان شیرازیها
منجر به موج جدیدی از «غلو» در میان شیعیان شود. در قرون اولیه اسلام،
جهان تشیع شاهد موجی از غلو و غلاة بود که ائمه اطهار(ع) به ویژه امام
صادق(ع) علیه آنان موضع گیری شدیدی کردند و ضمن لعن و نفرین کسانی که در حق
امام علی (ع) به «غلو» رسیده بودند، آنان را از دین خارج دانسته و کافر
اعلام کرده بودند. حال این نگرانی وجود دارد که بار دیگر با اعمال جاهلانه و
مشکوک جریان شیرازیها، موج جدیدی از "غلو" در میان شیعیان رواج یابد.
از طرف دیگر، نحوه حمایت جهان غرب از این
جریان و چشم پوشی دولتهای عرب از برخورد با آن، نشان میدهد که
دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی غربی (به ویژه انگلیس)، عربی و اسرائیلی از
عملکرد این جریان حمایت و بهرهبرداری کرده و آتش فتنه مذهبی را شعلهور
میکنند. تجربه تاریخی ثابت کرده که نفوذ دستگاههای اطلاعاتی در جریانهای
افراطی بسیار راحت میباشد و همانطور که این دستگاهها در جریانهایی
همچون داعش، جبهه النصرة و القاعده نفوذ کردهاند، قطعاً در جریان
شیرازیها و جریانهایی از این قبیل نیز رخنه کرده و به آن ها خط میدهند.
مقابله فکری، فقهی، رسانهای، اطلاعاتی و
مردمی با این نوع جریانهای افراطی که به نام شیعه، به آمریکا و اسرائیل و
وهابیت خدمت میکنند، امری ضروری و تاریخی است. در این خصوص، هماهنگی بین
حوزههای علمیه قم و نجف بسیار ضروری است و همانگونه که چند سال قبل، همایش
مبارزه با اندیشه تکفیری در قم برگزار شد، ضروری است که همایشهایی با
حضور علمای شیعه در خصوص مواجهه با این انحراف فکری و اخلاقی از خط اسلام
ناب محمدی(ص) برگزار شود؛ موضوع این همایش ها هم می تواند تقابل با افکار
افراطی، انحرافی و تکفیری در میان شیعه و سنی باشد.
کارشناس
ارشد غرب آسیا گفت: نفوذ سرویس های امنیتی در جریانهای افراطی بسیار راحت
است و همانطور که این دستگاهها در جریانهایی همچون داعش رخنه
کردهاند،قطعاً در جریان شیرازیها هم نفوذ دارند.
به گزارش مشرق،
شب گذشته، ۴ نفر از مسلمانان افراطی ساکن انگلیس با حمله به سفارت ایران
در شهر لندن، ضمن پایین کشیدن پرچم کشورمان، پرچم فرقه خود را به اهتزاز
درآوردند. این حرکت موهن اگرچه در ابتدا بدون همراهی و چراغ سبز پلیس
انگلیس امکان پذیر نبود اما چند ساعتی بیشتر دوام نیاورد و پلیس لندن
سرانجام با مداخله خود، این ۴ نفر را دستگیر کرد.
این ماجرا، باعث شد تا بار دیگر عنوان «فرقه شیرازی ها»
بر سر زبان ها بیفتد. فرقه ای که سال هاست در کشورهای اسلامی مشغول پمپاژ
رسانه ای گسترده و برنامه ریزی برای تقویت اختلافات شده است. «غلو»، ترجیع
بند ادبیات و گفتمان فرقه شیرازی هاست؛ این غلو به خصوص در ایام عزاداری
حضرت اباعبدالله حسین(ع) خود را نمایان می سازد. قمه زنی، عبور از آتش با
پاهای برهنه، تنها بخشی از رفتارهای موهن و مشمئزکننده فرقه شیرازی هاست.
فاصله گذاری با پیروان سایر مذاهب اسلامی و تکفیر کردن آنها، نمونه دیگری
از شباهت عجیب فرقه شیرازی به جریانات تکفیری است.
از این رو، به سراغ «مسعود اسداللهی» کارشناس ارشد غرب آسیا رفته ایم تا از تاریخچه و عملکرد دیروز و امروز این فرقه بیشتر بدانیم.
مشروح گفتگو با مسعود اسداللهی را در ادامه می خوانید.
تسخیر سفارت کشورمان در لندن را به گروهی به نام «فرقه شیرازی» منتسب می کنند؟ این فرقه چه مسلکی دارند؟
در چند سال اخیر خطر فتنه مذهبی بین شیعه و سنی با طراحی استعمار و صهیونیسم در جهان اسلام اوج گرفته به گونهای که «موج بیداری اسلامی»
را از مسیر اصلی منحرف کرده و آن را مبدل به موج تکفیری و موج احیای فتنه
مذهبی کرده است. دولت عربستان با ثروت بادآورده نفتی، وهابیت را به سراسر
جهان اهل سنت صادر و جریانهای معتدل و میانهروی سنی را منزوی کرده است.
این واقعیت تلخ باعث شده تا موج افراطگرایی و تکفیر از کنترل دولت
عربستان هم خارج و تبدیل به تهدیدی علیه بشریت شود.
تکنولوژیهای جدید ارتباطی نظیر
تلویزیونهای ماهوارهای، اینترنت و تلفنهای هوشمند هم تبدیل به ابزاری
برای گسترش فتنه مذهبی شده و سرعت غیر قابل باوری به انتشار افکاری داده که
قرنها در جهان اهل سنت در انزوا به سر میبرده اما ناگهان امکان بروز و
رشد پیدا کرده است.
به موازات حمایت از این جریان افراطگرای
سنی، قدرت های جهانی و منطقه ای با توجه به اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن»
همواره تلاش داشته اند تا جریانهای افراطی و منحرف در میان شیعیان را نیز
تقویت کرده و ضمن تحت الشعاع قرار دادن آموزههای حیات بخش اهل بیت(ع)، دو
جریان افراطگرای سنی و شیعه را در برابر هم قرار داده و آتش اختلاف و فتنه
مذهبی را آنچنان شعلهور سازند که دیگر هیچ مسلمانی به خطر استعمار و
صهیونیسم توجهی نداشته باشد بلکه از آن ها خواهان کمک و یاری برای غلبه بر
جریان مذهبی مخالف خود شود.
یکی از جریانهای افراطگرا و منحرف شیعی در چهل سال اخیر، جریان موسوم به «شیرازیها»
یا همان «الشیرازیون» است که در سه دهه اخیر، تلاش بی وقفهای در گسترش
قشریگری، سطحینگری و ترویج روشهایی در میان شیعیان داشته تا موجب وهن
مذهب جعفری و اهل بیت گرامی پیامبر(ص) شود. این جریان از زمان «سید محمد
مهدی شیرازی» از کربلا شروع به فعالیت کرد و سپس در اواخر دهه پنجاه شمسی
به کویت هم گسترش پیدا کرد. البته در ابتدای پیدایش، این جریان تلاش می
کرد تا جریان فکری روشنگر و بالنده در درون حوزههای علمیه عراق به شمار
آید.
چهره های بارز این گروه چه کسانی بودند؟
چهرههای بارز این جریان، «سید محمدمهدی شیرازی» و برادران وی «سید حسن شیرازی»
که در سال ۱۳۶۰ در بیروت ترور شد و «سید صادق شیرازی» که در قم ساکن است و
خواهرزادههای آنان، آیت الله «محمد تقی مدرسی» و آیت الله «هادی
مدرسی» هستند که در دهه پنجاه شمسی تلاش داشتند با انتشار کتابهای گوناگون
به سؤالهای مطرح در مورد اسلام، پاسخ دهند.
زمینه فعالیت فرقه شیرازی ها چیست؟ این فرقه بیشتر در چه حوزه های کار می کند؟
این جریان فکری در سالهای اولیه فعالیت
خود، کتابهای فرهنگی زیادی را ارائه داد و بعضی از چهرههای این جریان، به
طراحی یک گفتمان انقلابی شیعه پرداخته و تلاش کردند تا از دید خود، تشیع
را از حالت عزلت و گوشه گیری تاریخی به وضعیت مبارزه انقلابی منتقل سازند.
آثار و نوشتههای سید محمد شیرازی و خواهرزاده وی آیت الله محمدتقی
مدرسی(مقیم در کربلا) نقشی مهمی در میان شیعیان عراق و حوزه عربی خلیج فارس
داشته است. برای مثال، آیت الله مدرسی به نقد و بررسی مفاهیم تحریف شده
ذهنیت «تقدیرگرای» سنتی در امور مقدسی همچون توکل، شفاعت، انتظار، تقیه و
ایمان منفی به امور غیبی پرداخته است.
روند تاریخی فرقه شیرازی ها چگونه بوده است؟
در ابتدا جریان شیرازیها موفق شد در نیمه
دهه پنجاه شمسی، گفتمان نهضتی و انقلابی شیعی را در حوزه عربی خلیج فارس
تعمیم دهد اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، گفتمان انقلاب
اسلامی و رهبری حضرت امام خمینی(ره) و دیدگاههای اصیل و ناب ایشان به
سرعت جریان شیرازیها را تحت الشعاع خود قرار داد.
با این حال، این جریان در دهه شصت هجری شمسی
در کنار جریان انقلاب اسلامی ایران به نشر دیدگاههای نهضتی و انقلابی با
مشخصات شیعیان عرب ادامه داد و ایرانی تبار بودن چهرههای اصلی جریان
شیرازیها، باعث شد تا این جریان بتواند همچنان به گفتمان انقلابی خود
ادامه دهد؛ در حالی که احزاب عربی شیعه در عراق به ویژه حزب الدعوة، قادر
به اینکار نبودند.
در جریان شیرازیها به موازات خط انقلابی،
یک خط و جناح منحرف و ارتجاعی نیز وجود دارد که همواره تلاش داشته تا به
حیات خود ادامه دهد. این خط ارتجاعی با ایجاد جنجال و هیاهو علیه فتواها و
دستورالعملهای فقهی و قانونی در جمهوری اسلامی ایران، تلاش کرده تا جریانی
انحرافی در میان شیعیان را ایجاد کند. این جنجال سازی و به راه انداختن
هیاهو علیه خط انقلاب اسلامی توسط جریان شیرازیها از زمان رهبری حضرت امام
خمینی(ره) شروع شد؛ برای مثال اعتراض به ممنوعیت قمه زنی و یا فتوای حضرت
امام(ره) در خصوص مباح بودن شطرنج.
جریان شیرازیها همواره در مخالفت با
اقدامات جمهوری اسلامی ایران و امام خمینی(ره) در جهت کاستن از تنشها بین
شیعه و سنی و تقویت وحدت اسلامی، اقدام کرده است؛ برای مثال هنگامیکه در
سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی ایران به
پیشنهاد آیت الله منتظری، هفته بین ۱۲ ربیع الاول (ولادت پیامبر (ص) به
روایت اهل سنت) و ۱۷ ربیع الاول (ولادت پیامبر (ص) به روایت شیعه) را هفته
وحدت اسلامی اعلام کرد تا فرهنگ وحدت را بین مسلمانان رواج دهد، جریان
شیرازیها اعلام «هفته برائت» از سه خلیفه اول کردند.
پس از پایان جنگ تحمیلی، فرقه شیرازی ها توانستند در عراق گسترش پیدا کنند؛ دلیل این امر چه بود؟
بعد از پایان جنگ تحمیلی، روند مخالفت
شیرازیها با ایران و نظام جمهوری اسلامی تشدید شد اما اوج این مخالفتها
پس از سقوط صدام در سال ۱۳۸۲ پدیدار شد؛ زیرا با شرایط جدید عراق، دست این
جریان برای به اصطلاح انقلاب عزاداری و سینه زنی باز شد؛ به ویژه اینکه
شیعیان عراق که در دوران خفقان و ظلم نظام بعثی عراق قادر به برگزاری مراسم
مذهبی خود نبودند، عطش زیادی برای اینکار داشتند. جریان شیرازی تلاش کرد
تا از این عطش شیعیان عراقی به نفع خود و علیه ایران بهرهبرداری کند.
به همین خاطر، جریان شیرازیها آن چنان در دامن زدن به احساسات شیعیان عراق پیش رفتند که کار به رواج خرافهگرایی و
ایجاد رفتارهای عجیب و غریب همچون سینه خیز رفتن به حرم امام حسین (ع)،
عبور از روی آتش با پای برهنه، ورود چهار دست و پا به حرم امیر المؤمنین(ع)
و پارس کردن مانند سگها به عنوان «کلب امیر المؤمنین» و رفتارهای موهن و
مشمئز کنندهای از این قبیل کشید. این روند خرافه گرایی باعث شد که جناح
روشنگر و انقلابی آن جریان به چالش کشیده شود. این چالش باعث شد که
متاسفانه جناح روشنگر و انقلابی جریان شیرازیها به جای مقاومت و مقابله،
راه تسلیم و سازش را در پیش گیرد.
دوره به اصطلاح انقلاب عزاداری و سینه زنی
در عراق به معنای شروع دوران جدیدی برای جریان شیرازیها بود تا بدین وسیله
پایگاه مردمی خود را در میان شیعیان به بهانه «احیای شعائر مذهبی» تقویت
کرده و تلاش کنند تا خط امام خمینی(ره) و دیدگاههای مقام معظم رهبری که در
اسلام ناب محمدی(ص) متبلور میشود را تضعیف کنند.
موارد بدعت گذاری فرقه شیرازی ها در دین بسیار است. درباره این بدعت ها بفرمایید.
جریان شیرازیها تلاش میکند با ابداع افراطیترین روشهای عزاداری، نه تنها نظام جمهوری اسلامی
بلکه بقیه جریانهای شیعه را از صحنه خارج کرده و سیطره انحصاری خود را بر
جهان تشیع حاکم کند. به همین خاطر، روشهایی را ابداع میکند که حتی
افراطیترین گروههای شیعه که در تاریخ به عنوان «غلاة» یا «اهل غلو» یا
«غالیان» معروف هستند و از طرف ائمه (ع) تکفیر شدهاند هم چنین روشهایی را
به کار نگرفته بودند. برای مثال علاوه بر قمه زنی بر پیشانی و سر، قمه
زنی بر دو بازو را به راه انداختهاند تا به اصطلاح یادآور قطع شدن دو
بازوی ابوالفضل العباس (ع) باشند. یا اینکه علاوه بر راه رفتن بر روی آتش،
راه رفتن با پای برهنه بر روی خرده شیشه را باب کردهاند. علاوه بر سینه
خیز رفتن به حرم، کشیدن گونه و لپ بر روی زمین تا حدی که از آن خون جاری
شود را به راه انداختهاند. با به کارگیری «دف»، «رقص پا» را در هیئتهای
عزاداری مرسوم کرده و فردی را به نام امام علی(ع) در لباس شیر وارد کربلا
میکنند تا امام حسین (ع) را از دست دشمنانش نجات دهد. جریان شیرازیها
تبدیل به یک «تلمبه فعال» برای تزریق انحراف فکری و افراط گرایی در میان
شیعیان شده است.
پیدایش گروه های تکفیری نظیر داعش در عراق و سوریه، چه تاثیری بر عملکرد فرقه شیرازی ها داشته است؟
تحولات سوریه و عراق و رشد گروههای تکفیری همچون داعش و جبهه النصره و
رشد گرایش سلفی در میان اهل سنت باعث شده که تعصب مذهبی در میان شیعیان به
ویژه شیعیان عراق تقویت شود. هر چند که این تعصب اگر تحت رهبری و کنترل
مراجع تقلید باشد، میتواند نتایج مثبت و مبارکی همچون لبیک به فتوای آقای
سیستانی در مواجهه با داعش داشته باشد اما جریان شیرازیها تلاش میکند با
«سوء استفاده» از این تعصب مذهبی، خود را به جریان حاکم بر جهان تشیع تبدیل
کند.
این جریان در عراق فعالیت سیاسی هم داشته اند؟
در سال ۸۴ جریان شیرازیها تصمیم گرفتند که در انتخابات پارلمانی عراق
شرکت کرده و فهرست مستقلی از جریانهای شیعه هم پیمان ایران ارائه دهد. به
همین خاطر، در فهرستی به نام ائتلاف اسلامی شامل سازمان عمل اسلامی، انجمن
اسلامی دانشجویان مشارکت کردند اما این فهرست هیچ موفقیتی در انتخابات
پارلمانی نداشت و حتی یک کرسی پارلمانی هم کسب نکرده و در شهر کربلاء که به
عنوان «قلعه شیرازیها» تلقی میشد، شکست سختی را متحمل شدند به گونهای
که ضربه روحی، روانی شدیدی به این جریان وارد شد زیرا حجم بسیار ضعیف و کم
پایگاه مردمی آنان به روشنی مشخص شد اما اگر روند افراط گرایی و خرافه
گرایی فعلی ادامه پیدا کند و جریان شیرازیها از این روند به نفع خود
بهرهبردای کند، این احتمال وجود دارد که در انتخابات آینده پارلمانی، این
جریان بتواند تعدادی از کرسیهای پارلمان عراق را به دست آورده و یک
فراکسیون پارلمانی را تشکیل دهد و ناگهان به یک جریان سیاسی رسمی در صحنه
سیاسی عراق تبدیل شود.
نحوه برخورد «شیرازی ها» با گروه های تکفیری نظیر داعش چگونه بوده است؟
حوادث سالهای اخیر عراق و سوریه و جنایتهای داعش و تهدیدهای این گروه علیه عتبات مقدس
در عراق و سوریه، زمینه و بهانه لازم را برای جوسازی علیه خط امام و رهبری
به جریان شیرازیها داده تا با احیای «میراث اهل غلو» به اصطلاح به جنگ
تکفیریها بروند اما نکته بسیار قابل تأمل این است که در اولین روزهای پس
از سقوط موصل و سرازیر شدن داعش به طرف سامراء، بغداد و تهدید نجف و کربلا،
جریان شیرازیها که خود را «متولی انحصاری» دفاع از اهل بیت(ع) معرفی
میکند، نه تنها وارد صحنه جنگ علیه داعشیها نشد بلکه آماده فرار از کربلا
شده بود. علمای این جریان هیچ فتوایی جهت بسیج مردم علیه داعش صادر نکردند
و آماده تخلیه کربلا و فرار از عراق شدند اما با صدور فتوای جهاد از طرف
آیت الله سیستانی و نقش حیاتی و سرنوشتساز نیروی قدس سپاه پاسداران در
مقابله با داعش و عقب راندن این گروه، بار دیگر جناح شیرازیها به راه و
روش سابق خود بازگشتند و با فرارسیدن محرم، بار دیگر به جوسازی علیه
مخالفان خود پرداختند. به گونهای که معیار وفاداری و عشق به اهل بیت(ع) را
احیای شعائر مذهبی به سبک جریان خود قرار دادهاند و هر نوع مخالفتی با
خود را عدم وفاداری به اهل بیت و ضعف تدین و دشمنی با معصومین معرفی
میکنند.
این جوسازی سنگین باعث شده که بسیاری از
روحانیون شیعه از بیم تهمتها و برچسبهای این گروه، گزینه سکوت را در قبال
روشهای جاهلانه این جریان در پیش گیرند و تعدادی نیز متأسفانه با آنان
همراه شوند. برخی از مداحان هم که از گسترش مناسبتها و خالی شدن آنها از
معارف و آموزههای عمیق، نه تنها ضرر نکرده بلکه امکان «کسب درآمدهای
سرشار» در طول سال را برای آنان فراهم میآورد، در بسیاری از موارد با این
جریان همراهی کرده و یا اعتراضی نمیکنند.
اینها در عرصه رسانه چه فعالیت هایی دارند؟
جریان شیرازیها صاحب ۱۵ شبکه تلویزیونی ماهوارهای هستند. شبکههایی که به قول «فؤاد ابراهیم» کارشناس
شیعه عربستانی مقیم لبنان و مدیر شبکه النباء در واقع بیش از آنکه
شبکههای تلویزیونی ماهوارهای باشند، «حسینیه ماهوارهای» هستند! این ۱۵
شبکه به صورت ۲۴ ساعته در حال پخش مراسم عزاداری و سینه زنی هستند و
متاسفانه کمترین توجه را به قرآن و تعالیم حیات بخش اهل بیت(ع) دارند و به
ندرت برنامههای قرائت قرآن پخش میکنند، چه برسد به تفسیر آیات آن و بسیار
کم به توضیح و تعلیم احکام شرعی و واجبات دینی نظیر نماز، روزه، حج، خمس و
زکات می پردازند. علاوه بر این، از برنامههای اخلاقی و ترویج ارزشهایی
همچون رعایت تقوی، راستگویی، اخلاص، وفای به عهد، دوری از غیبت و تهمت و
گناه در این تلویزیونها خبری نیست و بر عکس، نوحههایی پخش میکند که بر
اساس آهنگها و ترانههای غنایی خوانندههای معروف تنظیم شده است.
اما نکته عجیب و سوال برانگیز در خصوص این
تلویزیونها و شبکههای ماهوارهای جریان شیرازیها این است که تمامی آن ها
از ماهوارههای عربی همچون «عرب ست»(متلق به اتحادیه عرب) و «نایل
ست»(متعلق به مصر) پخش میشوند اما دولتهای عرب هیچ اقدامی برای توقف پخش
این شبکه ها از آن ماهواره ها نمیکنند. در حالیکه پخش شبکههایی همچون
المنار، العالم و سحر(عربی) بارها از طرف مسئولین این دو ماهواره قطع شده
است.
سؤال اینجاست که شبکههای جریان شیرازیها که به شدت علیه اهل سنت
و معتقدات آن ها، برنامه پخش میکند و به خلفاء و عایشه توهین میکنند،
چرا مورد خشم و غضب حاکمان عرب قرار نمیگیرد و چرا پخش آن ها متوقف
نمیگردد؟ کاملاً واضح است که حکام عرب برای دامن زدن به احساسات مذهبی اهل
سنت و تحریک آنان علیه تشیع و ایران، نیازمند شبکههایی همچون شبکههای
جریان شیرازیها میباشند.
آیا جریان شیرازی ها از سوی کشورهای غربی هم حمایت می شوند؟
دفتر اصلی بعضی از این شبکهها در لندن و یا
در آمریکا واقع شده و از حمایت کامل دولتهای انگلیس و آمریکا بهرهمند
هستند. چهره های معروف وابسته به این جریان، به طور علنی و با افتخار از
حمایت های مالی دولت انگلیس از خود دم می زنند و وقاحت را به جایی رسانده
اند که یکی از وعاظ این جریان به نام «شیخ یاسر الحبیب» که ساکن انگلیس است
در شبکه ماهواره ای «فدک» اعلام کرد که ملکه الیزابت از نوادگان پیامبر
اسلام(ص) است و از سلسله جلیله سادات به شمار می رود!
حمایت عملی و علنی انگلیس از این جریان انحرافی،
عمق و گستره بسیار وسیعی دارد و اگر این حمایت نبود، این جریان قدرت رشد و
گسترش پیدا نمی کرد. به همین خاطر، مقام معظم رهبری این جریان را «شیعه
انگلیسی» نام نهاده و در تاریخ ۲۶ مرداد ۹۴ فرمودند: «ما تشیعی را که مرکز و
پایگاه تبلیغاتش لندن است قبول نداریم. تشیعی که بر پایه ایجاد اختلاف و
صاف کردن جاده برای حضور دشمنان اسلام است، تشیع نیست بلکه انحراف است.»
انحرافی که همراه با اهل سنت آمریکایی مامور به ایجاد و دامن زدن به فتنه
مذهبی ویرانگر در جهان اسلام هستند.
از فعالیت جریان شیرازی ها در داخل کشور هم بگویید.
در محرم هر سال، جریان شیرازیها در قم مبالغ هنگفتی را به بعضی از هیئتهای عزاداری داده تا از نصب تصاویر حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری خودداری
کرده و دیدگاه های آن جریان منحرف را تبلیغ کنند. از طرف دیگر، یکی از
مداحان این جریان در قم در عاشورای سال ۹۳ در برابر حرم حضرت معصومه(س) با
صدای بلند اعلام کرده بود «لعنت بر کسی که برای امام حسین قمه نزند و لعنت
بر کسی که فتوای تحریم قمه زنی داده است.»
علاوه بر این توهین و جسارت تلویحی به مقام
معظم رهبری، چهرههای معروف جریان شیرازیها، در برنامههای تلویزیونی خود
به نحو آشکاری به رهبر انقلاب اسلامی توهین کرده و به علت صدور فتوای تحریم
توهین به خلفاء و تحریم توهین به عایشه و تحریم قمه زنی، ایشان را علناً
تکفیر میکنند. متأسفانه باید گفت که فرقه شیرازیها، تکفیری های شیعه به
شمار میروند و هر کسی را که مخالف دیدگاههای آنان باشد «تکفیر» کرده و
کافر میپندارند.
نکته بسیار تأسف بار این است که به علت
جوسازی شدید این جریان و عوام زدگی بعضیها، تحرک قوی و مؤثری علیه این
گروه و دیدگاههای افراطی و مشکوک آن وجود ندارد. در این خصوص، مقام معظم
رهبری به تنهایی علم روشنگری را برداشتهاند.
نگرانی دیگر این است که رواج دیدگاههای افراطگرایانه جریان شیرازیها
منجر به موج جدیدی از «غلو» در میان شیعیان شود. در قرون اولیه اسلام،
جهان تشیع شاهد موجی از غلو و غلاة بود که ائمه اطهار(ع) به ویژه امام
صادق(ع) علیه آنان موضع گیری شدیدی کردند و ضمن لعن و نفرین کسانی که در حق
امام علی (ع) به «غلو» رسیده بودند، آنان را از دین خارج دانسته و کافر
اعلام کرده بودند. حال این نگرانی وجود دارد که بار دیگر با اعمال جاهلانه و
مشکوک جریان شیرازیها، موج جدیدی از "غلو" در میان شیعیان رواج یابد.
از طرف دیگر، نحوه حمایت جهان غرب از این
جریان و چشم پوشی دولتهای عرب از برخورد با آن، نشان میدهد که
دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی غربی (به ویژه انگلیس)، عربی و اسرائیلی از
عملکرد این جریان حمایت و بهرهبرداری کرده و آتش فتنه مذهبی را شعلهور
میکنند. تجربه تاریخی ثابت کرده که نفوذ دستگاههای اطلاعاتی در جریانهای
افراطی بسیار راحت میباشد و همانطور که این دستگاهها در جریانهایی
همچون داعش، جبهه النصرة و القاعده نفوذ کردهاند، قطعاً در جریان
شیرازیها و جریانهایی از این قبیل نیز رخنه کرده و به آن ها خط میدهند.
مقابله فکری، فقهی، رسانهای، اطلاعاتی و
مردمی با این نوع جریانهای افراطی که به نام شیعه، به آمریکا و اسرائیل و
وهابیت خدمت میکنند، امری ضروری و تاریخی است. در این خصوص، هماهنگی بین
حوزههای علمیه قم و نجف بسیار ضروری است و همانگونه که چند سال قبل، همایش
مبارزه با اندیشه تکفیری در قم برگزار شد، ضروری است که همایشهایی با
حضور علمای شیعه در خصوص مواجهه با این انحراف فکری و اخلاقی از خط اسلام
ناب محمدی(ص) برگزار شود؛ موضوع این همایش ها هم می تواند تقابل با افکار
افراطی، انحرافی و تکفیری در میان شیعه و سنی باشد.
کارشناس
ارشد غرب آسیا گفت: نفوذ سرویس های امنیتی در جریانهای افراطی بسیار راحت
است و همانطور که این دستگاهها در جریانهایی همچون داعش رخنه
کردهاند،قطعاً در جریان شیرازیها هم نفوذ دارند.
به گزارش مشرق،
شب گذشته، ۴ نفر از مسلمانان افراطی ساکن انگلیس با حمله به سفارت ایران
در شهر لندن، ضمن پایین کشیدن پرچم کشورمان، پرچم فرقه خود را به اهتزاز
درآوردند. این حرکت موهن اگرچه در ابتدا بدون همراهی و چراغ سبز پلیس
انگلیس امکان پذیر نبود اما چند ساعتی بیشتر دوام نیاورد و پلیس لندن
سرانجام با مداخله خود، این ۴ نفر را دستگیر کرد.
این ماجرا، باعث شد تا بار دیگر عنوان «فرقه شیرازی ها»
بر سر زبان ها بیفتد. فرقه ای که سال هاست در کشورهای اسلامی مشغول پمپاژ
رسانه ای گسترده و برنامه ریزی برای تقویت اختلافات شده است. «غلو»، ترجیع
بند ادبیات و گفتمان فرقه شیرازی هاست؛ این غلو به خصوص در ایام عزاداری
حضرت اباعبدالله حسین(ع) خود را نمایان می سازد. قمه زنی، عبور از آتش با
پاهای برهنه، تنها بخشی از رفتارهای موهن و مشمئزکننده فرقه شیرازی هاست.
فاصله گذاری با پیروان سایر مذاهب اسلامی و تکفیر کردن آنها، نمونه دیگری
از شباهت عجیب فرقه شیرازی به جریانات تکفیری است.
از این رو، به سراغ «مسعود اسداللهی» کارشناس ارشد غرب آسیا رفته ایم تا از تاریخچه و عملکرد دیروز و امروز این فرقه بیشتر بدانیم.
مشروح گفتگو با مسعود اسداللهی را در ادامه می خوانید.
تسخیر سفارت کشورمان در لندن را به گروهی به نام «فرقه شیرازی» منتسب می کنند؟ این فرقه چه مسلکی دارند؟
در چند سال اخیر خطر فتنه مذهبی بین شیعه و سنی با طراحی استعمار و صهیونیسم در جهان اسلام اوج گرفته به گونهای که «موج بیداری اسلامی»
را از مسیر اصلی منحرف کرده و آن را مبدل به موج تکفیری و موج احیای فتنه
مذهبی کرده است. دولت عربستان با ثروت بادآورده نفتی، وهابیت را به سراسر
جهان اهل سنت صادر و جریانهای معتدل و میانهروی سنی را منزوی کرده است.
این واقعیت تلخ باعث شده تا موج افراطگرایی و تکفیر از کنترل دولت
عربستان هم خارج و تبدیل به تهدیدی علیه بشریت شود.
تکنولوژیهای جدید ارتباطی نظیر
تلویزیونهای ماهوارهای، اینترنت و تلفنهای هوشمند هم تبدیل به ابزاری
برای گسترش فتنه مذهبی شده و سرعت غیر قابل باوری به انتشار افکاری داده که
قرنها در جهان اهل سنت در انزوا به سر میبرده اما ناگهان امکان بروز و
رشد پیدا کرده است.
به موازات حمایت از این جریان افراطگرای
سنی، قدرت های جهانی و منطقه ای با توجه به اصل «تفرقه بینداز و حکومت کن»
همواره تلاش داشته اند تا جریانهای افراطی و منحرف در میان شیعیان را نیز
تقویت کرده و ضمن تحت الشعاع قرار دادن آموزههای حیات بخش اهل بیت(ع)، دو
جریان افراطگرای سنی و شیعه را در برابر هم قرار داده و آتش اختلاف و فتنه
مذهبی را آنچنان شعلهور سازند که دیگر هیچ مسلمانی به خطر استعمار و
صهیونیسم توجهی نداشته باشد بلکه از آن ها خواهان کمک و یاری برای غلبه بر
جریان مذهبی مخالف خود شود.
یکی از جریانهای افراطگرا و منحرف شیعی در چهل سال اخیر، جریان موسوم به «شیرازیها»
یا همان «الشیرازیون» است که در سه دهه اخیر، تلاش بی وقفهای در گسترش
قشریگری، سطحینگری و ترویج روشهایی در میان شیعیان داشته تا موجب وهن
مذهب جعفری و اهل بیت گرامی پیامبر(ص) شود. این جریان از زمان «سید محمد
مهدی شیرازی» از کربلا شروع به فعالیت کرد و سپس در اواخر دهه پنجاه شمسی
به کویت هم گسترش پیدا کرد. البته در ابتدای پیدایش، این جریان تلاش می
کرد تا جریان فکری روشنگر و بالنده در درون حوزههای علمیه عراق به شمار
آید.
چهره های بارز این گروه چه کسانی بودند؟
چهرههای بارز این جریان، «سید محمدمهدی شیرازی» و برادران وی «سید حسن شیرازی»
که در سال ۱۳۶۰ در بیروت ترور شد و «سید صادق شیرازی» که در قم ساکن است و
خواهرزادههای آنان، آیت الله «محمد تقی مدرسی» و آیت الله «هادی
مدرسی» هستند که در دهه پنجاه شمسی تلاش داشتند با انتشار کتابهای گوناگون
به سؤالهای مطرح در مورد اسلام، پاسخ دهند.
زمینه فعالیت فرقه شیرازی ها چیست؟ این فرقه بیشتر در چه حوزه های کار می کند؟
این جریان فکری در سالهای اولیه فعالیت
خود، کتابهای فرهنگی زیادی را ارائه داد و بعضی از چهرههای این جریان، به
طراحی یک گفتمان انقلابی شیعه پرداخته و تلاش کردند تا از دید خود، تشیع
را از حالت عزلت و گوشه گیری تاریخی به وضعیت مبارزه انقلابی منتقل سازند.
آثار و نوشتههای سید محمد شیرازی و خواهرزاده وی آیت الله محمدتقی
مدرسی(مقیم در کربلا) نقشی مهمی در میان شیعیان عراق و حوزه عربی خلیج فارس
داشته است. برای مثال، آیت الله مدرسی به نقد و بررسی مفاهیم تحریف شده
ذهنیت «تقدیرگرای» سنتی در امور مقدسی همچون توکل، شفاعت، انتظار، تقیه و
ایمان منفی به امور غیبی پرداخته است.
روند تاریخی فرقه شیرازی ها چگونه بوده است؟
در ابتدا جریان شیرازیها موفق شد در نیمه
دهه پنجاه شمسی، گفتمان نهضتی و انقلابی شیعی را در حوزه عربی خلیج فارس
تعمیم دهد اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷، گفتمان انقلاب
اسلامی و رهبری حضرت امام خمینی(ره) و دیدگاههای اصیل و ناب ایشان به
سرعت جریان شیرازیها را تحت الشعاع خود قرار داد.
با این حال، این جریان در دهه شصت هجری شمسی
در کنار جریان انقلاب اسلامی ایران به نشر دیدگاههای نهضتی و انقلابی با
مشخصات شیعیان عرب ادامه داد و ایرانی تبار بودن چهرههای اصلی جریان
شیرازیها، باعث شد تا این جریان بتواند همچنان به گفتمان انقلابی خود
ادامه دهد؛ در حالی که احزاب عربی شیعه در عراق به ویژه حزب الدعوة، قادر
به اینکار نبودند.
در جریان شیرازیها به موازات خط انقلابی،
یک خط و جناح منحرف و ارتجاعی نیز وجود دارد که همواره تلاش داشته تا به
حیات خود ادامه دهد. این خط ارتجاعی با ایجاد جنجال و هیاهو علیه فتواها و
دستورالعملهای فقهی و قانونی در جمهوری اسلامی ایران، تلاش کرده تا جریانی
انحرافی در میان شیعیان را ایجاد کند. این جنجال سازی و به راه انداختن
هیاهو علیه خط انقلاب اسلامی توسط جریان شیرازیها از زمان رهبری حضرت امام
خمینی(ره) شروع شد؛ برای مثال اعتراض به ممنوعیت قمه زنی و یا فتوای حضرت
امام(ره) در خصوص مباح بودن شطرنج.
جریان شیرازیها همواره در مخالفت با
اقدامات جمهوری اسلامی ایران و امام خمینی(ره) در جهت کاستن از تنشها بین
شیعه و سنی و تقویت وحدت اسلامی، اقدام کرده است؛ برای مثال هنگامیکه در
سالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی ایران به
پیشنهاد آیت الله منتظری، هفته بین ۱۲ ربیع الاول (ولادت پیامبر (ص) به
روایت اهل سنت) و ۱۷ ربیع الاول (ولادت پیامبر (ص) به روایت شیعه) را هفته
وحدت اسلامی اعلام کرد تا فرهنگ وحدت را بین مسلمانان رواج دهد، جریان
شیرازیها اعلام «هفته برائت» از سه خلیفه اول کردند.
پس از پایان جنگ تحمیلی، فرقه شیرازی ها توانستند در عراق گسترش پیدا کنند؛ دلیل این امر چه بود؟
بعد از پایان جنگ تحمیلی، روند مخالفت
شیرازیها با ایران و نظام جمهوری اسلامی تشدید شد اما اوج این مخالفتها
پس از سقوط صدام در سال ۱۳۸۲ پدیدار شد؛ زیرا با شرایط جدید عراق، دست این
جریان برای به اصطلاح انقلاب عزاداری و سینه زنی باز شد؛ به ویژه اینکه
شیعیان عراق که در دوران خفقان و ظلم نظام بعثی عراق قادر به برگزاری مراسم
مذهبی خود نبودند، عطش زیادی برای اینکار داشتند. جریان شیرازی تلاش کرد
تا از این عطش شیعیان عراقی به نفع خود و علیه ایران بهرهبرداری کند.
به همین خاطر، جریان شیرازیها آن چنان در دامن زدن به احساسات شیعیان عراق پیش رفتند که کار به رواج خرافهگرایی و
ایجاد رفتارهای عجیب و غریب همچون سینه خیز رفتن به حرم امام حسین (ع)،
عبور از روی آتش با پای برهنه، ورود چهار دست و پا به حرم امیر المؤمنین(ع)
و پارس کردن مانند سگها به عنوان «کلب امیر المؤمنین» و رفتارهای موهن و
مشمئز کنندهای از این قبیل کشید. این روند خرافه گرایی باعث شد که جناح
روشنگر و انقلابی آن جریان به چالش کشیده شود. این چالش باعث شد که
متاسفانه جناح روشنگر و انقلابی جریان شیرازیها به جای مقاومت و مقابله،
راه تسلیم و سازش را در پیش گیرد.
دوره به اصطلاح انقلاب عزاداری و سینه زنی
در عراق به معنای شروع دوران جدیدی برای جریان شیرازیها بود تا بدین وسیله
پایگاه مردمی خود را در میان شیعیان به بهانه «احیای شعائر مذهبی» تقویت
کرده و تلاش کنند تا خط امام خمینی(ره) و دیدگاههای مقام معظم رهبری که در
اسلام ناب محمدی(ص) متبلور میشود را تضعیف کنند.
موارد بدعت گذاری فرقه شیرازی ها در دین بسیار است. درباره این بدعت ها بفرمایید.
جریان شیرازیها تلاش میکند با ابداع افراطیترین روشهای عزاداری، نه تنها نظام جمهوری اسلامی
بلکه بقیه جریانهای شیعه را از صحنه خارج کرده و سیطره انحصاری خود را بر
جهان تشیع حاکم کند. به همین خاطر، روشهایی را ابداع میکند که حتی
افراطیترین گروههای شیعه که در تاریخ به عنوان «غلاة» یا «اهل غلو» یا
«غالیان» معروف هستند و از طرف ائمه (ع) تکفیر شدهاند هم چنین روشهایی را
به کار نگرفته بودند. برای مثال علاوه بر قمه زنی بر پیشانی و سر، قمه
زنی بر دو بازو را به راه انداختهاند تا به اصطلاح یادآور قطع شدن دو
بازوی ابوالفضل العباس (ع) باشند. یا اینکه علاوه بر راه رفتن بر روی آتش،
راه رفتن با پای برهنه بر روی خرده شیشه را باب کردهاند. علاوه بر سینه
خیز رفتن به حرم، کشیدن گونه و لپ بر روی زمین تا حدی که از آن خون جاری
شود را به راه انداختهاند. با به کارگیری «دف»، «رقص پا» را در هیئتهای
عزاداری مرسوم کرده و فردی را به نام امام علی(ع) در لباس شیر وارد کربلا
میکنند تا امام حسین (ع) را از دست دشمنانش نجات دهد. جریان شیرازیها
تبدیل به یک «تلمبه فعال» برای تزریق انحراف فکری و افراط گرایی در میان
شیعیان شده است.
پیدایش گروه های تکفیری نظیر داعش در عراق و سوریه، چه تاثیری بر عملکرد فرقه شیرازی ها داشته است؟
تحولات سوریه و عراق و رشد گروههای تکفیری همچون داعش و جبهه النصره و
رشد گرایش سلفی در میان اهل سنت باعث شده که تعصب مذهبی در میان شیعیان به
ویژه شیعیان عراق تقویت شود. هر چند که این تعصب اگر تحت رهبری و کنترل
مراجع تقلید باشد، میتواند نتایج مثبت و مبارکی همچون لبیک به فتوای آقای
سیستانی در مواجهه با داعش داشته باشد اما جریان شیرازیها تلاش میکند با
«سوء استفاده» از این تعصب مذهبی، خود را به جریان حاکم بر جهان تشیع تبدیل
کند.
این جریان در عراق فعالیت سیاسی هم داشته اند؟
در سال ۸۴ جریان شیرازیها تصمیم گرفتند که در انتخابات پارلمانی عراق
شرکت کرده و فهرست مستقلی از جریانهای شیعه هم پیمان ایران ارائه دهد. به
همین خاطر، در فهرستی به نام ائتلاف اسلامی شامل سازمان عمل اسلامی، انجمن
اسلامی دانشجویان مشارکت کردند اما این فهرست هیچ موفقیتی در انتخابات
پارلمانی نداشت و حتی یک کرسی پارلمانی هم کسب نکرده و در شهر کربلاء که به
عنوان «قلعه شیرازیها» تلقی میشد، شکست سختی را متحمل شدند به گونهای
که ضربه روحی، روانی شدیدی به این جریان وارد شد زیرا حجم بسیار ضعیف و کم
پایگاه مردمی آنان به روشنی مشخص شد اما اگر روند افراط گرایی و خرافه
گرایی فعلی ادامه پیدا کند و جریان شیرازیها از این روند به نفع خود
بهرهبردای کند، این احتمال وجود دارد که در انتخابات آینده پارلمانی، این
جریان بتواند تعدادی از کرسیهای پارلمان عراق را به دست آورده و یک
فراکسیون پارلمانی را تشکیل دهد و ناگهان به یک جریان سیاسی رسمی در صحنه
سیاسی عراق تبدیل شود.
نحوه برخورد «شیرازی ها» با گروه های تکفیری نظیر داعش چگونه بوده است؟
حوادث سالهای اخیر عراق و سوریه و جنایتهای داعش و تهدیدهای این گروه علیه عتبات مقدس
در عراق و سوریه، زمینه و بهانه لازم را برای جوسازی علیه خط امام و رهبری
به جریان شیرازیها داده تا با احیای «میراث اهل غلو» به اصطلاح به جنگ
تکفیریها بروند اما نکته بسیار قابل تأمل این است که در اولین روزهای پس
از سقوط موصل و سرازیر شدن داعش به طرف سامراء، بغداد و تهدید نجف و کربلا،
جریان شیرازیها که خود را «متولی انحصاری» دفاع از اهل بیت(ع) معرفی
میکند، نه تنها وارد صحنه جنگ علیه داعشیها نشد بلکه آماده فرار از کربلا
شده بود. علمای این جریان هیچ فتوایی جهت بسیج مردم علیه داعش صادر نکردند
و آماده تخلیه کربلا و فرار از عراق شدند اما با صدور فتوای جهاد از طرف
آیت الله سیستانی و نقش حیاتی و سرنوشتساز نیروی قدس سپاه پاسداران در
مقابله با داعش و عقب راندن این گروه، بار دیگر جناح شیرازیها به راه و
روش سابق خود بازگشتند و با فرارسیدن محرم، بار دیگر به جوسازی علیه
مخالفان خود پرداختند. به گونهای که معیار وفاداری و عشق به اهل بیت(ع) را
احیای شعائر مذهبی به سبک جریان خود قرار دادهاند و هر نوع مخالفتی با
خود را عدم وفاداری به اهل بیت و ضعف تدین و دشمنی با معصومین معرفی
میکنند.
این جوسازی سنگین باعث شده که بسیاری از
روحانیون شیعه از بیم تهمتها و برچسبهای این گروه، گزینه سکوت را در قبال
روشهای جاهلانه این جریان در پیش گیرند و تعدادی نیز متأسفانه با آنان
همراه شوند. برخی از مداحان هم که از گسترش مناسبتها و خالی شدن آنها از
معارف و آموزههای عمیق، نه تنها ضرر نکرده بلکه امکان «کسب درآمدهای
سرشار» در طول سال را برای آنان فراهم میآورد، در بسیاری از موارد با این
جریان همراهی کرده و یا اعتراضی نمیکنند.
اینها در عرصه رسانه چه فعالیت هایی دارند؟
جریان شیرازیها صاحب ۱۵ شبکه تلویزیونی ماهوارهای هستند. شبکههایی که به قول «فؤاد ابراهیم» کارشناس
شیعه عربستانی مقیم لبنان و مدیر شبکه النباء در واقع بیش از آنکه
شبکههای تلویزیونی ماهوارهای باشند، «حسینیه ماهوارهای» هستند! این ۱۵
شبکه به صورت ۲۴ ساعته در حال پخش مراسم عزاداری و سینه زنی هستند و
متاسفانه کمترین توجه را به قرآن و تعالیم حیات بخش اهل بیت(ع) دارند و به
ندرت برنامههای قرائت قرآن پخش میکنند، چه برسد به تفسیر آیات آن و بسیار
کم به توضیح و تعلیم احکام شرعی و واجبات دینی نظیر نماز، روزه، حج، خمس و
زکات می پردازند. علاوه بر این، از برنامههای اخلاقی و ترویج ارزشهایی
همچون رعایت تقوی، راستگویی، اخلاص، وفای به عهد، دوری از غیبت و تهمت و
گناه در این تلویزیونها خبری نیست و بر عکس، نوحههایی پخش میکند که بر
اساس آهنگها و ترانههای غنایی خوانندههای معروف تنظیم شده است.
اما نکته عجیب و سوال برانگیز در خصوص این
تلویزیونها و شبکههای ماهوارهای جریان شیرازیها این است که تمامی آن ها
از ماهوارههای عربی همچون «عرب ست»(متلق به اتحادیه عرب) و «نایل
ست»(متعلق به مصر) پخش میشوند اما دولتهای عرب هیچ اقدامی برای توقف پخش
این شبکه ها از آن ماهواره ها نمیکنند. در حالیکه پخش شبکههایی همچون
المنار، العالم و سحر(عربی) بارها از طرف مسئولین این دو ماهواره قطع شده
است.
سؤال اینجاست که شبکههای جریان شیرازیها که به شدت علیه اهل سنت
و معتقدات آن ها، برنامه پخش میکند و به خلفاء و عایشه توهین میکنند،
چرا مورد خشم و غضب حاکمان عرب قرار نمیگیرد و چرا پخش آن ها متوقف
نمیگردد؟ کاملاً واضح است که حکام عرب برای دامن زدن به احساسات مذهبی اهل
سنت و تحریک آنان علیه تشیع و ایران، نیازمند شبکههایی همچون شبکههای
جریان شیرازیها میباشند.
آیا جریان شیرازی ها از سوی کشورهای غربی هم حمایت می شوند؟
دفتر اصلی بعضی از این شبکهها در لندن و یا
در آمریکا واقع شده و از حمایت کامل دولتهای انگلیس و آمریکا بهرهمند
هستند. چهره های معروف وابسته به این جریان، به طور علنی و با افتخار از
حمایت های مالی دولت انگلیس از خود دم می زنند و وقاحت را به جایی رسانده
اند که یکی از وعاظ این جریان به نام «شیخ یاسر الحبیب» که ساکن انگلیس است
در شبکه ماهواره ای «فدک» اعلام کرد که ملکه الیزابت از نوادگان پیامبر
اسلام(ص) است و از سلسله جلیله سادات به شمار می رود!
حمایت عملی و علنی انگلیس از این جریان انحرافی،
عمق و گستره بسیار وسیعی دارد و اگر این حمایت نبود، این جریان قدرت رشد و
گسترش پیدا نمی کرد. به همین خاطر، مقام معظم رهبری این جریان را «شیعه
انگلیسی» نام نهاده و در تاریخ ۲۶ مرداد ۹۴ فرمودند: «ما تشیعی را که مرکز و
پایگاه تبلیغاتش لندن است قبول نداریم. تشیعی که بر پایه ایجاد اختلاف و
صاف کردن جاده برای حضور دشمنان اسلام است، تشیع نیست بلکه انحراف است.»
انحرافی که همراه با اهل سنت آمریکایی مامور به ایجاد و دامن زدن به فتنه
مذهبی ویرانگر در جهان اسلام هستند.
از فعالیت جریان شیرازی ها در داخل کشور هم بگویید.
در محرم هر سال، جریان شیرازیها در قم مبالغ هنگفتی را به بعضی از هیئتهای عزاداری داده تا از نصب تصاویر حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری خودداری
کرده و دیدگاه های آن جریان منحرف را تبلیغ کنند. از طرف دیگر، یکی از
مداحان این جریان در قم در عاشورای سال ۹۳ در برابر حرم حضرت معصومه(س) با
صدای بلند اعلام کرده بود «لعنت بر کسی که برای امام حسین قمه نزند و لعنت
بر کسی که فتوای تحریم قمه زنی داده است.»
علاوه بر این توهین و جسارت تلویحی به مقام
معظم رهبری، چهرههای معروف جریان شیرازیها، در برنامههای تلویزیونی خود
به نحو آشکاری به رهبر انقلاب اسلامی توهین کرده و به علت صدور فتوای تحریم
توهین به خلفاء و تحریم توهین به عایشه و تحریم قمه زنی، ایشان را علناً
تکفیر میکنند. متأسفانه باید گفت که فرقه شیرازیها، تکفیری های شیعه به
شمار میروند و هر کسی را که مخالف دیدگاههای آنان باشد «تکفیر» کرده و
کافر میپندارند.
نکته بسیار تأسف بار این است که به علت
جوسازی شدید این جریان و عوام زدگی بعضیها، تحرک قوی و مؤثری علیه این
گروه و دیدگاههای افراطی و مشکوک آن وجود ندارد. در این خصوص، مقام معظم
رهبری به تنهایی علم روشنگری را برداشتهاند.
نگرانی دیگر این است که رواج دیدگاههای افراطگرایانه جریان شیرازیها
منجر به موج جدیدی از «غلو» در میان شیعیان شود. در قرون اولیه اسلام،
جهان تشیع شاهد موجی از غلو و غلاة بود که ائمه اطهار(ع) به ویژه امام
صادق(ع) علیه آنان موضع گیری شدیدی کردند و ضمن لعن و نفرین کسانی که در حق
امام علی (ع) به «غلو» رسیده بودند، آنان را از دین خارج دانسته و کافر
اعلام کرده بودند. حال این نگرانی وجود دارد که بار دیگر با اعمال جاهلانه و
مشکوک جریان شیرازیها، موج جدیدی از "غلو" در میان شیعیان رواج یابد.
از طرف دیگر، نحوه حمایت جهان غرب از این
جریان و چشم پوشی دولتهای عرب از برخورد با آن، نشان میدهد که
دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی غربی (به ویژه انگلیس)، عربی و اسرائیلی از
عملکرد این جریان حمایت و بهرهبرداری کرده و آتش فتنه مذهبی را شعلهور
میکنند. تجربه تاریخی ثابت کرده که نفوذ دستگاههای اطلاعاتی در جریانهای
افراطی بسیار راحت میباشد و همانطور که این دستگاهها در جریانهایی
همچون داعش، جبهه النصرة و القاعده نفوذ کردهاند، قطعاً در جریان
شیرازیها و جریانهایی از این قبیل نیز رخنه کرده و به آن ها خط میدهند.
مقابله فکری، فقهی، رسانهای، اطلاعاتی و
مردمی با این نوع جریانهای افراطی که به نام شیعه، به آمریکا و اسرائیل و
وهابیت خدمت میکنند، امری ضروری و تاریخی است. در این خصوص، هماهنگی بین
حوزههای علمیه قم و نجف بسیار ضروری است و همانگونه که چند سال قبل، همایش
مبارزه با اندیشه تکفیری در قم برگزار شد، ضروری است که همایشهایی با
حضور علمای شیعه در خصوص مواجهه با این انحراف فکری و اخلاقی از خط اسلام
ناب محمدی(ص) برگزار شود؛ موضوع این همایش ها هم می تواند تقابل با افکار
افراطی، انحرافی و تکفیری در میان شیعه و سنی باشد.
مدیرکل دفتر برنامهریزی و اقتصاد مسکن
نیز پیشبینی کرد که احتمالا سال آینده قیمت مسکن افزایش خواهد یافت.
علی چگنی قیمت مسکن در سال آینده را مقداری بالاتر از
نرخ تورم پیشبینی کرد و گفت:" بازار مسکن در سال آینده به لحاظ معاملات،
قیمتها و رشد پروانههای ساختمانی بهتر از سال ۱۳۹۶ خواهد بود.
او افزود:افزایش قیمتها شاید اندکی بالاتر از تورم باشد با این حال شدید نخواهد بود.
به گفته وی چهار سال است که قیمت مسکن با ثبات نسبی همراه بوده است.
الان هم پیشبینی نمیکنیم که به لحاظ قیمتهای معاملاتی اتفاق وحشتناکی
بیفتد. اینکه بعضی فروشندگان رقمهای پیشنهادی را تا ۴۰-۵۰ درصد افزایش دهند
در بازار چنین ظرفیتی نیست چرا که عرضه کافی وجود دارد.