دیدار دیار بسکاباد

ارگان رسمی انجمن خیریه بسکاباد

دیدار دیار بسکاباد

ارگان رسمی انجمن خیریه بسکاباد

تعیین تکلیف پرونده زمین ورزشی بسکاباد

با عنایت به واگذاری زمینی به مساحت نزذیک به 1 هکتار به مجتمع خدمات بهزیستی شهید بسکابادی در حدود 20 سال پیش و انتقال سند ششدانگ بنام بهزیستی  جهت راه اندازی مجتمع ورزشی متاسفانه تا کنون به جز نصب تابلو هیچ گونه اقدامی موتر و مفیدی در خصوص بهره برداری لز زمین مذبور صورت نگرفته لذا از سازمان بهزیستی خواهشمند است نسبت به تعیین تکلیف موضوع بهره برداری از زمین اقدام در غیر اینصورت اجازه فرمایند تا به نحو دیگری از زمین بهر ه برداری گردد

قربان تمام سادگی هات حسن اقا جنتی


پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مهر: قد و قیافه و حتی لحن صدای پسر، همانند پدر است. گویا احمد جنتی ۳۰سال جوان تر شده است. حسن آقا سرزنده و غبراق کار می کند، از پدر با نام «حاج آقا» و از برادر با نام «علی آقا» یاد می کند.

 در منطقه لادان اصفهان همه حسن جنتی را می شناسند و رویش حساس هستند. آنقدر حساس که جوانی که خانه جنتی را نشانمان داد قبلش آهسته گفت: من خانه را نشان می دهم و فرار می کنم بقیه اش با خودتان! یک خانه آجرنمای دوطبقه که یک طرفش هنوز نماکاری نشده منزل اوست. نجاری جنتی با خانه اش اما دو تا کوچه بیشتر فاصله ندارد. یکی دوباری رفتیم درب مغازه ، بسته بود.

از روی شماره تلفنی که داشتیم و البته روی دیوار گچی مغازه هم با ماژیک درشت حک شده بود زنگ زدیم. قم بود رفته بود نجاری، قرار ما شد یک هفته بعد که از قم آمد. اولش برای مصاحبه مردد بود، این را از لحن صحبت کردنش می شود فهمید. به هر ترفندی بود راضیش کردیم دو سه تا عکس ازش بگیریم. باهاش درب مغازه قرار گذاشتیم و همان جا مصاحبه انجام شد.

قد و قیافه و حتی لحن صدای پسر، همانند پدر است، گویا احمد جنتی ۳۰سال جوان تر شده است. حسن آقا سرزنده و غبراق کار می کند، از پدر با نام «حاج آقا» و از برادر با نام «علی آقا» یاد می کند و می گوید این روزها سالگرد دایی حاج آقا است که در ۹۵ سالگی فوت کرده.

وانت آبی رنگش را نشان می دهد و می گوید این وانت را تازه خریده ام وانت قبلیم را دزدیدند زمانی که چند روزی برای کار تهران رفته بودم. حسن جنتی ساده و صمیمی حرف می زند. آنقدر صمیمی که تمایلی به ورود به سوالات چالشی ندارد. برای همین سوالات ما از قبیل رابطه جنتیِ پدر با جنتیِ وزیر ، نظرش در مورد رفع فیلترینگ فیس بوک ، عملکرد دولت قبل و دولت جدید و… را تقریبا بی پاسخ می گذارد.متن زیر گفت و گوی قلمکده با فرزند آیت الله جنتی است:

فرزند آیت‌الله جنتی در کارگاه نجاری (+عکس)
 

یک هفته ای هست مغازه تان بسته است.

بله، رفته بودم قم، اصفهان نبودم. ببخشید مغازه ام به هم ریخته است. قم بودم کارهایم عقب افتاده است.

قم برای زیارت رفته بودید؟

نه! یک مقدار کار بود رفته بودم آنجا انجام بدهم.

کار نجاری؟

بله! یکی دو تا سفارش آنجا داشتم رفتم انجام بدهم.

آشنا بودند؟

بله، خب ما را می شناسند و سفارش کار می دهند. ما هم می رویم انجام می دهیم.

غیر از قم از کجا سفارش گرفته اید؟

از تهران هم بوده.

تعجب نمی کنند پسر آیت اله جنتی در خانه شان کار نجاری می کند؟

خیلی ها وقتی روبرو می شویم به هیچ عنوان باورشان نمی شود. همان بهتر که باور نکنند.


   چرا باور نمی کنند پسر یک مسوول عالی رتبه مثل بقیه مردم امرار معاش می کند؟

    خب! حتما از آقازاده ها چیزهایی دیده اند و شنیده اند. ما فعلا با این کارها از قافله عقبیم (با خنده)! الحمدلله صد هزار مرتبه شکر مشغول به این کاریم.

   شما بزرگ تر هستی یا علی جنتی؟

    علی آقا.

    چقدر؟    حدود یکسال

با هم ارتباط دارید؟

کم و بیش. بالاخره سال به سال یکی دو مرتبه تماس می گیرند یا اگر اصفهان بیایند می بینیمشان. ما هم بریم تهران می بینمشان.

در همین حد؟

خب بله او مشغول کارش هست و ما هم مشغولیم.

متولد چه سالی هستید؟

سال ۱۳۲۹

یعنی ۶۵-۶۴ سال دارید. اسم این محله چیه؟

به اینجا می گویند لادان یا به تعبیر عام تر لادون

لادان جزو خمینی شهر است؟

در قدیم جزو خمینی شهر بود. اوایل انقلاب به اصفهان ملحق شد.

اینجا تابلو زده کتابخانه ملاهاشم جنتی . چه نسبتی با ایشان دارید؟

من نوه ملاهاشم هستم. ملاهاشم روحانی معتمد محل و پدر حاج آقا جنتی هستند که خب سال های مدیدی است فوت کرده اند.

توی این منطقه هر کسی با آقای جنتی کار دارد سراغ شما می آید؟

بله! خیلی ها می آیند اینجا و با حاج آقا کار دارند یا نامه می آورند. ما هم از ایشان خواهش می کنیم تا جایی که از دستشان بر می آید مشکلاتی که مردم دارند را حل کنند.

چی مثلا؟ در خواست وام دارند؟

وام و اینها کم است. بیشتر درخواست کار و شغل دارند یا گره اداری دارند. ایشان هم تا آنجا که از دستشان بر بیاید و بتوانند انجام می دهند.

شما خودتان مستقیم به حاج آقا می دهید؟

بله، ایشان می آیند منزل ما و من نامه ها تحویلشان می دهم.

چند وقت یکبار می آیند اینجا؟

بستگی داره. یک ماه، دو ماه و گاهی سه ماه یکبار . بستگی به مشغله خودشان و کارهای ضروری اینجا دارد.

چه کار ضروری؟

کارهای ضروری محل مثل کارهای مسجد و کتابخانه و اینها.

اینجا می آیند ساکن منزل خودتان می شوند؟

بله

برای خودتان تابحال چه سفارش هایی انجام داده اند؟ وامی؟ پروانه ای؟

هیچی. مثلا خود من از ابتدا تا آخر دنبال کار ساخت خانه ام بودم و خودم ساختم. توی این مدت هم پی ام را در آوردند و خیلی اذیت کردند.

چه کسی اذیت می کرد؟

شهرداری. شهرداری خیلی اذیت می کرد. البته شاید هم ما بی قانونی کار کرده بودیم.

چه سالی؟

۲۵سال پیش. خیلی هم با شهرداری درگیری داشتیم. حاج آقا هم فهمیدند و بهم گفتند چی شده؟ چرا خلاف می سازی؟ من هم گفتم اگر خلاف هست ما کار را تا اینجا رسانده ایم، حالا باید چکار کنیم؟ شهرداری هم از دست ما شکایت کرد.

چه کسی شکایت کرد؟

شهرداری. من ۱۵متر عقب نشینی کرده بودم ولی خب بیشتر از این باید عقب نشینی می کردم ولی نمی دانستم. ما را به دادگاه و این طرف و آن طرف کشاندند و خسارت گرفتند و جریمه مان کردند تا بالاخره یک مجوز گرفتیم. همین مغازه را هم ۱۲-۱۰ سالی هست ساختم. این بار حواسم را جمع کردم و از ابتدا پروانه گرفتم و قسطی هزینه اش را دادم.

شهرداری می دانست شما پسر آقای جنتی هستید؟

اوایل نه ولی کم کم آخر کار فهمیدند. آن وقت هم که فهمیدند خودم خجالت می کشیدم که چرا خلاف ساختم. من نباید با بقیه فرق داشته باشم. هر کاری با بقیه می کنند باید با من هم بکنند. البته آنها هم نباید اذیت کنند و طبق قانون اگر جلو برویم نباید به مشکل بر بخوریم.

خب آن موقع که اوایل انقلاب بوده و دوران جنگ و فضا با فضای پس از جنگ خیلی فرق دارد. توی این چند سال اخیر چه سفارشی براتون کرد؟

اصلا.


مگر می شود؟

یک مثال می زنم؛ دختر من دانشگاه ارومیه قبول شد. خب راهش طولانی بود و برای رفت و آمد اذیت می شد. ولی حاج آقا سفارشی چیزی نکردند. تا اینکه خودم پیگیری کردم و جایگزین می خواستیم بکنیم که موفق نشدم و فقط یک ترم انتقالی گرفت و اصفهان مهمان شد آن هم طبق قانون.

اخبار و سخنرانی های پدرتان را پیگیری می کنید؟

بله اگر در نماز جمعه یا جایی سخنرانی داشته باشند پیگیری می کنم. نه فقط ایشان بلکه خیلی از آقایان را دنبال می کنم.

اخبار برادر را چی؟

ایشان را هم پیگیری می کنم مخصوصا توی اخبار پیگیری می کنم.

آخرین صحبت علی آقا را گوش کردید؟

نه من چند روزی اینجا نبودم.

نظرتون در مورد رفع فیلترینگ فیس بوک که برادرتان مطرح کرد و حسابی جنجالی شد چیه؟

نظری ندارم.

چند تا برادر و خواهر هستید؟

ما چهار تا برادریم. یکی حسین آقا بود که عضو مجاهدین خلق شد و اوایل انقلاب کشته شد. محمد هم در سازمان تبلیغات تهران مشغول است. او قبلا در کارهای برقی مشغول بود و ۳۰ سال است رها کرده و رفته سازمان تبلیغات. علی آقا هم که می دانید زمانی استاندار خوزستان بود و بعد استاندار خراسان شد و مدتی هم سفیر ایران در کویت بود. الان هم وزیر است.

حاج آقای جنتی دختر ندارد؟

نه

چقدر در جریان مبارزات پدر بودید؟

کم. اطلاعات کمی داشتم. یادم هست اواخر خیلی اذیت شدیم. ساواک مرتب می ریخت درب منزل ما و مرتب درب خانه و روی پشت بام و…. بودند. مردم از دستشان در عذاب بودند. گاهی ساواک مردم را می زدند گاهی هم از مردم کتک می خوردند.

اینجا یا قم؟

اینجا. منزل حاج آقا بزرگ ملاهاشم پدر حاج آقای جنتی. مرتب می آمدند اینجا دنبال حسین و علی.

دنبال پدرتان نمی آمدند؟

پدرم همدان تبعید بود.

و نتیجه این رفت و آمدها؟

حسین را گرفتند. ولی نتوانستند علی را دستگیر کنند. علی به راحتی دم به تله نمی داد و ساواک را عذاب گذاشته بود. ولی خب حسین همان موقعها دستگیر شده بود.

سیاسی های خانواده شما بجز پدر ، علی و حسین هستند. درست است؟

بله. من و محمد سیاسی نبودیم.

حسین فرزندی نداشت؟

یک پسر داشت که او هم کشته شد.


چطوری؟

اسمش محسن بود. پدرش که کشته شد تحت نظارت حاج آقای جنتی تربیت شد. تحت کنترل بود و مساله ای هم نداشت. یک روز در بسیج مشغول گشت زنی بود که توی یک تصادف کشته شد. حدود ۱۵ سال سن داشت.

وقتی می گویید بسیج مشخص است که از نظر تفکرات سیاسی به پدربزرگش رفته بود تا پدر.

بله. بالاخره پیش حاج آقا بزرگ شده بود. پسر زرنگی بود. عضو فعال بسیج بود و مساله ای نداشت.

از بچه های حاج آقای جنتی چطور شد کسی راه پدر و پدربزرگ را ادامه نداد و راهی حوزه علمیه نشد؟

علی آقا حوزوی بودند. دو سالی هم در لباس روحانیت بودند منتها در گرفتاری های ساواک و اینکه مرتب می رفتند لبنان و سوریه و این طرف و آن طرف، لباس را کنار گذاشتند. ولی خب در قم در مدرسه حقانی تحصیل کرده بودند.

پس علی معمم بود؟

بله. استعداد و هوش بالایی داشت.

آقای جنتی! پیامک هایی که در مورد پدرتان رد و بدل می شود را دیده اید؟

از این پیامکهایی که در مورد پدرم رد و بدل می شود خیلی دیده ام و شنیده ام. چشم و گوشمان از اینها پر است. ما حضوری می شنویم چه برسد به اینکه برایمان پیامک کنند. ولی خب چکار می توانیم بکنیم؟! (با خنده) نمی شود که درگیر شد.

ناراحت می شوید؟

چکار می توانیم بکنیم؟! (با خنده) نمی شود که درگیر شد. البته به صورت کلی در مورد این نق زدنها مقداری مردم حق دارند تعدادی هم مغرض هستند. به هر حال باید بسازیم.


محتوای این پیامک ها اشاره به عمر طولانی حاج آقا می کند. خود شما هم با این چابکی و نشاطی که دارید به ۶۳ سال نمی خورید.

ما موروثی این طوری هستیم. پدر بزرگ ما ملاهاشم جنتی هم ماشاءالله خیلی سرزنده و سر حال بود. توی محل می گفتند پدر و پسر برعکسند.

یعنی چه؟

می گفتند پدر و پسر بر عکسند یعنی اینکه مثلا پدر سرزنده است ولی پسر ضعیف یا بر عکس.

ولی پدرتان که نسبت به سنشان سرحال است.

الان بهتر شده اند ولی خب قبلا خیلی لاغر و ضعیف بودند. علی آقا هم همینطور. خیلی ضعیف بودند.

درسته در خانواده شما عمر طولانی متداول است و مثلا دایی حاج آقا جنتی اخیرا فوت کرده اند؟

بله، ایشان دوسالی هست فوت کرده اند. با هم همکار بودیم. ایشان یک نجار قدیمی بود.

به نظرتان چی باعث شده اینطور سالم و سرزنده باشید؟

من و پدرم از نظر شکل و رفتار خیلی به هم رفته ایم ولی با این حال پدرم قبلا خیلی عصبانی بودند و جوش می زدند. شاید این علت ضعفشان بوده باشد.

سر چی عصبانی می شدند؟

سر مسائل سیاسی. سر مسائل انقلاب. خیلی از بارهای کشور روی دوش ایشان بوده و هست. البته بقیه وقت هم سرشان توی کتاب بود.

الان چی؟ اینجا روزنامه می خوانند؟

بیشتر اخبار را گوش می دهند. گاهی هم روزنامه می آورند و مطالعه می کنند.

توی یک ۲۴ ساعت که منزلتان هستند چکار می کنند؟

ایشان خیلی به کارِ با برنامه اعتقاد و اصرار دارند. مثلا اگر قرار ملاقاتی دارند باید دقیق سر وقت انجام شود وگرنه ناراحت می شوند.

بجز ملاقات ها، برنامه کامل روزانه شان چی هست؟

صبح زود قبل از اذان پا می شوند. مقید به نماز شب هستند. پدرشان هم همینطور بودند. صبح آفتاب زده کمی می خوابند حدود نیم ساعت تا سه ربع. توی روز اگر ملاقاتی دارند انجام می شود یا نامه ها را مطالعه و بررسی می کنند. بعد از ظهر هم یک ساعتی می خوابند. شبها هم حدود ۱۱ خواب می روند.

قرارشان با مردم است یا مسوولان؟

هم با مردم هم با مسوولان. از محله و بسیج گرفته تا ادارات مهم.


در دوران کودکی از پدر کتک خورده اید؟

بچه اگر کتک نخورد که بزرگ نمی شود. (با خنده) ولی خب ایشان بیشتر جذبه داشتند و دارند. نه اینکه بد اخلاق باشند ولی خب رفتار ایشان به صورتی بود که ما از ایشان خیلی حساب می بردیم.

برای بحث رد صلاحیت ها پیش شما می آیند که واسطه شوید و با پدرتان صحبت کنید؟

بله می آیند. ولی ما مرده شور هستیم. حرفها و درخواست ها را به حاج آقا منتقل می کنیم و حاج آقا خودش پیگیری می کند. ایشان هم تحت تاثیر من و امثال من قرار نمی گیرد. اگر بداند حقی ضایع می شود وارد می شود و کمک می کند چه برای کاندیداتوری نمایندگی باشد چه کاندیداتوری ریاست جمهوری.

از کجاها می آیند؟

از اصفهان هستند. بیرون از اصفهان بوده که آمدند با حاج آقا صحبت کرده اند.

شیرین ترین خاطره شما چیه؟

زندگی پر از خاطره است. شیرین ترینش این است که ازدواج کردم و از تنهایی در آمدم. چون آن زمان خیلی تنها بودم.

چند سالگی؟

۲۲سالگی

خودتان انتخاب کردید یا پدر؟

بیشتر پدربزرگ و مادربزرگمان پیگیری می کردند و البته حاج آقا هم در جریان بودند. من هم گفتم هر کسی را شما بپسندید کاری به چیزهای دیگرش نداریم. و آنها هم از محل برایم همسر انتخاب کردند.

تلخ ترین خاطره؟

خاطره دوران سخت کودکی که هنوز هم برایم تلخ است.


چند تا بچه دارید؟

یک پسر و پنج تا دختر. پسرم قم طلبه است و سه تا از دخترهایم هم ازدواج کرده اند و دو تا هم در خانه هستند.

دامادها چه کاره هستند؟

هر سه تاشون مهندس هستند. یکیشون مهندس پلی اکریل است. دو تای دیگر هم مهندس کارخانه های دیگر هستند.

آخریم باری که همه اهل خانواده اعم از پدر و برادرهاتون دور هم جمع شدید کی بود؟

عروسی بچه علی آقا بود.

چه زمانی؟

بهمن ماه ۹۲ بود.

بجز این چی؟

سالی یکبار بروم تهران می بینمشان.

عید دیدنی در خانواده جنتی چقدر مرسوم است؟

زیاد پررنگ نیست. عیدهای ما اعیاد غدیرخم و قربان است. البته این عید هم برایمان مهم است ولی نه خیلی زیاد. حاج آقا هم همینطورند.

به عملکرد علی آقا در این مدت وزارتش چه نمره ای می دهید؟

من در این باره اطلاعات جزیی ندارم که چکار دارد می کند. فقط از طریق اخبار می شنوم.

آیا مردم در مورد عملکرد برادرتان با شما صحبت می کنند و نظر می دهند؟

کم و بیش می گویند. عده ای دلسوزند بعضی ها هم غرض دارند.

پس هم تعریف می کنند و هم انتقاد؟

بله

یک صحبتی ابراهیم حاتمی کیا در مورد برادرتان داشتند شنیده اید؟

نه مسافرت بودم.

رابطه جنتیِ پدر با جنتیِ وزیر چطور است؟

خوب است.

به هر حال زاویه تفکراتی با هم دارند که این زاویه قابل توجه است. این در روابطشان تاثیر می گذارد؟

اطلاعی ندارم.

شده در مورد وضعیت فرهنگی جامعه با برادرتان صحبت کنید و ابراز نگرانی کنید؟

در این موارد زیاد صحبت نمی کنیم حتی با حاج آقا.

توی این گرانی و تورم چکار می کنید؟

هر کاری مردم می کنند. ما کاری نمی توانیم بکنیم. من معتقدم مسوولان و رجال مملکت باید جلوگیری کنند که نمی کنند. این نتیجه بی تعهدی مسوولان است.


شما با گرانی دست و پنجه نرم می کنید؟

چرا نمی کنم؟

**پشت سرم می گفتند که دارم قصر می سازم

به هر حال آقازادگی امتیازات خوبی داره و خیلی ها بهره مند شده اند.

من با رفتار دیگران کاری ندارم. کار خودم را می بینم و می گویم. ما را لب پرتگاه هولمان ندهند، نمی خواهد دستمان را بگیرند. فقط حرف پشت سر برایمان دارد. همین خانه را که داشتم می ساختم چند دفعه جوی ایجاد کرده بودند که پسر فلانی دارد قصر می سازد. در حالی که برای ساختن این خانه، خودم دوشادوش عمله ها و بناها کار کردم. زمان شاه یک مغازه ۱۵متری اجاره کرده بودم و شب و روز کار می کردم. اینطوری کار کرده ام. الان هم می بینید که چطور مشغول کار هستم.

**وانتم را دزدیدند

کی گفته بود؟

پشت سرمان می گفتند. مثلا یک مهندسی این طرف و آن طرف می گفت فلانی دارد قصر می سازد. یک روز آوردندش اینجا و خانه ما را نشانش دادند مثل یخ وارفته بود. باورش نمی شد.

این وانت من است. چند سال پیش خریدمش. قبلش یک ماشین دیگر داشتم که تهران دزدیدنش و این را خریدم.

کجا دزدیدند؟

رفته بودم تهران آنجا نجاری می کردم. همانجا هم دزدیدند.

پدرتان با خبر شدند؟

باخبر شدند ولی کار خاصی نکردند. مثل بقیه مردم رفتم نیروی انتظامی شکایت کردم و پرونده تشکیل دادم. هیچ وقت هم ماشین پیدا نشد.


ه

کتاب اطلاعات جامعه (دیدار بسکاباد ) انتشار یافت

پس  از سالها  تلاش و همت  کتاب جامع و کامل دیار من بسکاباد به همت استاد مجید پورشافعی شامل پیشینه جغرافیا - اداب و رسوم - گویش و تبار شناسی و با همت  نشر دستور در قطع رقعی و در 280 صفحه به قیمت 12 هزار تومان منتشر شد از عموم دانش پزو هان و کلیه همشهریان عزیز تقا ضا دارد در جهت اشنایی با فرهنگ بسکاباد و ماندگاری وابستگی به دیار و تشویق محقق چند جلد از کتاب را خریداری و جهت نسلهای اینده یادگاری ارزشمند تقدیم دارند . مراکز فروش  

1- بسکاباد - دفتر مخابرات و پست بانک اقای علی جواد نیا ۰۹۱۵۹۶۲۳۶۵۱

2- گناباد - پاساز قهرمانی - پارچه غذیر اقای حاج عباسعلی بسکابادی 3 

- مشهذ - بلوار الهیه بین الهیه 38و40 شرکت تعاونی مسکن فجر خاوران  

4- مازندران - نکا - روستای   درزی محله          حاج شعبان بسکابادی  

5- بیرجند - دانشگاه بیرجن - استاد هادی پورشافعی ۰۹۱۵۱۶۱۲۱۹۳

برگذاری مراسم یاد بود زلزله نهم شریور ماه 1347

در جهت ارج نهادن به مقام از دست رفته گان زلزله 1347 چند سالی است که به همت خانواده پورشافعی (  مراسم یادبودی در محل مسجد جامع بسکاباد با حضور همشهریان برگذار میگردد که امسال این مراسم در روز جمعه 1395/6/6 همزمان با اذان ظهر تشکیل که پس از اقامه نماز جماعت وسیله  خطبه خوانی  وسیله اقای محمد صبوری نیا  با ذکر نام 570 نفراز درگذشتگان زلزله و سخنرانی استاد مجید پورشافعی ادامه یاقت سپس از برادران و خواهران با صرف نهار در محل حسینیه پذیرایی گردید

فال حافظ

ساقیا آمدن عید مبارک بادت

 

وان مواعید که کردی مرواد از یادت

در شگفتم که در این مدت ایام فراق

 

برگرفتی ز حریفان دل و دل می​دادت

برسان بندگی دختر رز گو به درآی

 

که دم و همت ما کرد ز بند آزادت

شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست

 

جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت

شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت

 

بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت

چشم بد دور کز آن تفرقه​ات بازآورد

 

طالع نامور و دولت مادرزادت

حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح

 

ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت

تعبیر:

سختی هایت به پایان رسیده ،زمان خوشی و کامروائی در انتظارت است ،حالا تو خوب ارزش روزهای خوب را می فهمی پس تا وقت ازدست نرفته یادی از ضعفا کن و سعی کن آنها را در موفقیت خود سهیم کنی.

افسوس برای کفش ملی

+ A - چهارشنبه 4 شهریور 1394 - 07:17:25 چاپ
امتیاز به مطلب 0 نفر

کفش ملی؛ کارخانه ای که 10000کارگر داشت و امروز فقط نان 700نفر را می دهد

اقتصاد > صنعت - جام جم نوشت:شرکت کفش ملی یکی از شرکت‌های تولیدکننده کفش در ایران است که سال ۱۳۳۶ توسط محمدرحیم متقی ایروانی تأسیس شد.

این شرکت زمانی بیش از ۵۲ کارخانه در صنعت کفش و چرم و بیش از ۴۰۰ فروشگاه زنجیره‌ای کفش ملی در سطح ایران و بین ۹ تا ۱۱هزار کارگر داشت. تولیدات این شرکت به اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی سابق، مجارستان، لهستان، رومانی و حتی اروپای غربی صادر می‌شد.

 

بنیان کفش ملی

رحیم ایروانی در یکی از سال های دهه ۳۰ پس از سفر به کشور چکسلواکی، دو کارشناس و یک دستگاه اتوکلاو با خود به ایران آورد و تولید کفش را با ۳۵ نفر کارگر آغاز کرد. بهای این کفش تولیدی در ایران حدود نصف مشابه وارداتی آن بود. ایروانی بعدها زمینی به وسعت ۷۰۰ مترمربع در منطقه مهرآباد خرید که ۴۰۰ مترمربع بنای ساختمانی داشت. سپس با خرید ماشین دوخت، از پارچه های ایرانی استفاده کرد و شرکتی خارجی به نام ولکو نیز حاضر به سرمایه گذاری و انتقال فناوری به ایران شد. این کارخانه «کفش ملی» نام گرفت و در آغاز ۱۵۰ محصول مختلف تولید می کرد.

از سال ۱۳۴۷ به بعد، کفش ملی در کنار تولید کفش، محصولاتی مثل جوراب، توید آستر و بند کفش و محصولات دیگر را آغاز کرد. در همین سال، گسترش کارخانجات کفش ملی با ساخت و ساز در کیلومتر ۱۸ جاده قدیم کرج پی گرفته شد. ایروانی زمینی به مساحت ۴۰۰ هزار مترمربع خرید و پارک صنعتی کفش ملی فعالیت خود را رسما در سال های آغازین دهه ۵۰ آغاز کرد و روزانه 500/12 جفت کفش در کارخانه کفش ملی توسط ۲۵۰۰ کارگر تولید می شد. شرکت کفش ملی با وقوع انقلاب اسلامی مصادره و ملی و به سازمان صنایع ملی منتقل گشت، اما چندی بعد بابت رفع بدهی دولت به سازمان بازنشستگی کشوری واگذار شد. تا امروز ماشین آلات این کارخانه همه فروخته شده است و محل کارخانه ها (پارک صنعتی کفش ملی) به انبار تبدیل شده که بخشی از آن در اختیار شرکت خودروسازی سایپاست و بخش دیگر آن به انبار کفش تبدیل شده است. هم اکنون برخی تولیدکنندگان کفش در کشور محصولات خود را با نشان کفش ملی از طریق فروشگاه های کفش ملی به فروش می رسانند.

اکنون فروشگاه های کفش ملی به عرضه تولیدات صنایع کوچک دیگر کارخانه ها تبدیل شده اند. هم اکنون بعد از ۳۲ سال، از پرسنل ۱۰ هزار نفری گروه کفش ملی فقط ۷۰۰ نفر باقی مانده اند که در کفش گنجه و بخش های بازرگانی مشغول به کار هستند.
17302

قنات سفلی بسکاباد محتاج نگاه جدی مسئولان

بتا به گفته اقای حاج عباسعلی ارزومندان مراتب کمک بلاعوض جهت قنات سفلی بسکاباد مصوب و منتظر ابلاغ اعتبار جهت شروع اجرایی کار هستیم در این راستا با توجه به معضلات و مشکلات ناشی از کمبود اب به خصوص در فصل نیاز شدید مزارع زعفران به ابیاری امید است با همت و مساعدت دولت خدمتگذار هرچه سریعتر ابلاغ اعتبار انجام که با لایروبی قنات شاهد افزایش ابدهی و در نتیجه کمک به کشاورزان خسارت دیده و افزایش تولید فراهم گردد

بنز خسارت خود را پرداخت کرد

بالاخره موضوع پرداخت خسارت بنز به ایران با همه تکذیب‌ها از سوی بالاترین مقام وزارت صنعت، معدن و تجارت تایید شد. «بنز خسارت خود به ایران را پرداخت کرده است» کوتاه مختصر اما پر از خبر.
بنز خسارت خود به ایران را پرداخت کرد اتاق خبر 24

به گزارش اعتماد، شرکت مرسدس بنز آلمان چندی پیش اعلام کرد: «در راستای جبران خسارت‌های ایران خودرو به علت ترک یک‌باره شراکت از سوی بنز، ۴۲ میلیون یورو به ایران خودرو غرامت می‌دهد. پس از اعمال تحریم‌ها علیه صنعت خودروسازی کشور از سوی غرب، مرسدس بنز که خط تولید چند خودرو سنگین شامل کامیون و اتوبوس را در ایران خودرو در دست داشت، به یک‌باره تولید این خودروها را متوقف و ایران را ترک کرد. بنز همچنین در حال ایجاد خط تولید یک خودروی لوکس در ایران بود که با ترک ایران این خط تولید نیز لغو شد. همین حرکت بنز در کنار برخی مسائل دیگر بود که ایران خودرو را به سمت خودروسازان چینی سوق داد و حواشی جدیدی را برای این خودروساز داخلی رقم زد. حال پس از سال‌ها، بنز از تصمیم خود برای بازگشت به ایران خبر داده و اعلام کرده است که برای جبران خسار‌ت‌های ایران خودرو از ترک یک‌باره این شرکت، ٤٢ میلیون یورو به این شرکت خسارت خواهد داد.»

اب را پاس بداریم

شناسی > آب شناسی
علوم طبیعت > شیمی > شیمی کاربردی (صنعتی) > شیمی آب
(cached)


نگاه اجمالی

آب در زندگی بشر اهمیت بنیادی دارد. از اینرو آب را مایه حیات گویند. در روز گرم تابستان وقتی شیر آب قطع می شود ، ضرورت وجود آب در زندگی انسان نمایان می گردد. انسان می تواند بدون غذا چند روزی را بگذراند ، اما بدون آب به زودی از پا در می آید.


<>تصویر

  • آیا می توانید روزی را تجسم کنید که آب نداشته باشید؟
  • آیا آب را به بطور سالم و در حد نیاز استفاده می کنید؟
  • آیا آب به اندازه کافی و در همه جا در دسترس بشر هست؟
  • برای استفاده مطلوب از آب چه کار باید کرد؟ و غیره


موقعیت جهانی آب

مقدار آب موجود در کره زمین تقریبا ثابت بوده است. این آب به مصارف آشامیدن ، کشاورزی ، صنعت و ... می رسد و زندگی بشر را بهبود می بخشد. اگر کره زمین از فضا روئیت شود ، رنگ طبیعی آن آبی دیده می شود یعنی کره ای که بیشتر سطح آن را آب پوشانده است. یعنی بخش اعظم سطح زمین را اقیانوس‌ها و دریاها فرا گرفته اند. از نقطه نظر حجم و اندازه ، در حدود 97.2%از آبهای موجود در جو زمین و آب موجود در خاکها و آبهای زیرزمینی می باشند.

آب شیرین

انسان برای انجام فعالیت هایش به آب شیرین نیاز دارد. آب شیرین ، یعنی آبی که میزان نمکهای آن بسیار کم باشد. آب اقیانوس ها و دریاها شور هستند و استفاده از آنها نیازمند تصفیه کردن آنهاست که این امر به احداث مرکز تصفیه خانه آب با مکانیزم های پیشرفته تصویه نیاز دارد. هزینه بالای این امر سبب شده که انسان به آب های شیرین موجود در خشکیها و اتمسفر زمین قانع باشد. حجم آب شیرین در جهان بسیار کم و در حدود 2.8% از حجم کل آب جهان است. برای مصرف آب شیرین اندک موجود در جهان محدودیت هایی هم وجود دارد ، زیرا مقداری از آبهای شیرین جهان به شکل یخ در یخچالهای قطبی و کوهستانی قرار دارد که به این صورت قابل بهره برداری نمی باشند. اما انسان به آبهای شیرین موجود در رودها ، دریاچه‌ها ، و آبهای زیرزمینی دسترسی دارد. البته آبهای زیرزمینی که در لایه‌های داخلی زمین موجود هستند ، لازمه دسترسی به آنها مسائلی همچون اکتشاف ، حفر چاه ، کانال کشی ، و به کار بردن دستگاههای پمپ آب ، ایجادتاسیسات و لوله کشی را در پی دارد.

تصویر

گردش طبیعی آب

آبهای موجود در زمین همواره در حال تغییر شکل هستند. این آبها ، حالات مایع ، جامد و گاز به خود می گیرند ، جلوه‌های طبیعی آب بسیار وسیع است. مقداری از آن در زمین نفوذ کرده و آبهای زیرزمینی را تشکیل می دهد. قدری از آن هم در درون شاخه‌ها ، برگ‌ها ، تنه و ریشه درختان ذخیره می شود. آیا جلوه های دیگری از آب هم می شناسید؟


آب موجود در اتمسفر زمین بر اثر گردش طبیعی آن هر 9 روز یک بار بین آسمان و زمین جابجا می شود. در هر سال این عمل چندین مرتبه تکرار می شود. حجم آبی که در هر سال به وسیله گردش آب در طبیعت فراهم می شود ، در حدود 40000 کیلومتر مکعب است. انسان با تکنولوژی امروزی می تواند 25000 کیلومتر مکعب آنرا مورد بهره برداری قرار دهد. ریزش های جوی در همه جای سیاره زمین یکسان نیست و در برخی جاها بارندگی بیشتر از سایر مکانهاست.

وضعیت آبهای ایران

با توجه به قرار گرفتن ایران در نواحی خشک و بیابان ، مقدار بارندگی و حجم آبهای ایران کافی نیست. و ریزش های جوی نیز بطور یکنواخت صورت نمی گیرد. میانگین بارندگی سالانه در جهان در حدود 800mm تبخیر واقعی و 900mm تبخیر بالقوه می شوند. کشور ایران با اینکه 1.1% از مساحت خشکی های جهان را داراست ، فقط 0.345% از آبهای موجود در خشکیهای جهان را در اختیار دارد. از سوی دیگر در اغلب مناطق ایران ، ریزشهای جوی بصورت محلی و فصلی است که نیاز چندانی به آب برای کشاورزی در پاییز و زمستان نیست ، همچنین بارندگی به طور یکنواخت در کشور توزیع نمی شود.



<>تصویر

محدودیت منابع آب و توزیع فصلی نامناسب بارندگی دال بر این است که بایستی منابع آبهای موجود سطحی و زیرزمینی را به خوبی شناسای و مطالعه کرده و با برنامه ریزی دقیق ، بهره برداری صحیح از آنها صورت گیرد. البته مردم ایران از اول با این مشکل مواجه بوده اند و با حفر قنات و کاریز ، بهره برداری از آبهای زیرزمینی را ابداع کرده اند. با احداث سد و بندهای متعددی نیز آبهای سطحی را مورد استفاده قرار می دهند.

آنچه باید بدانیم

  • حجم آبهای شیرین قابل استفاده توسط انسان بسیار محدود است.
  • میزان بارندگی سالانه ایران بسیار کمتر از میانگین بارندگی جهانی است.
  • پراکندگی بارش در همه جای ایران یکسان نیست و بیشتر بارندگی در زمان نامناسب برای کشاورزی صورت می گیرد.
  • برای بهره برداری صحیص از منابع آب بایستی ابتدا منابع را خوب شناخته و بر روی آنها برنامه ریزی دقیق انجام داد.

روز پزشک چرا مبارک

در طول تاریخ طبیبان و پزشکان حاذق و فداکاری که پیوسته با از خود گذشتگی زمینه نجات جان انسانها را پاسداشت بوده اند بسیار داشته ایم که سرامد انان شیخ الر ئیس ابو علی سینا میباشد . وقطعا در جامعه پزشکی کنونی هم کم نیستند عزیزانی که ذر این مهم گام بر میدارند . ولی متاسفانه فضای حاکم بر مطب ان نیست که بیمار به حداقل حقو ق خود برسد . در چند سال اخیر با زحمات بسیارو مدیریت وزیرمحترم بهداشت ودرمان زیر ساخت خیلی از معظلات تکان خرده ولی عدهای به شدت در حال مقاومت بوده که قطعا اگر ریشه یابی نگردد  زمینه ساز  فساد اجتماعی گردیده . در شرایطی که بسیاری از جوانان تحصیلکرده این مرز و بوم در بهترین دانشگاههلی کشور و با بهترین کارنامه و رتبه های داخلی و خارجی جویای کار با حداقل حقوق بده چه توجیه دارد که یک پزشک عمومی با 17 میلیون حقوق حاضر به کار نباشد . اگر فردی دچار اشتباه و مسایل خلاف عفت گردید ایا هم صنفان او باید به تردد او اقدام یا در قبال محکومیت و مجازات او موضع بگیرند