دیدار دیار بسکاباد

ارگان رسمی انجمن خیریه بسکاباد

دیدار دیار بسکاباد

ارگان رسمی انجمن خیریه بسکاباد

مدیریت صحیح در کارها

شناسه خبر: ۶۶۷۹۸۵   ۰  

شاید در صورتی که خودتان را در جایگاه یک مدیر و رهبر موفق تصور کنید، احتمالا شاخصه هایی همچون محبوبیت در بین دیگران، خوش برخورد بودن، خنده رو بودن، خوش لباس بودن و ... را برای خود انتخاب خواهید کرد. در واقع هر نوع رفتاری که نشان دهنده شایستگی شما در جایگاه یک رهبر موفق باشد را در نظر خواهید گرفت.

به گزارش افکارنیوز، اما با وجود آنکه تمامی این موارد را نمی توان نادیده گرفت و از تاثیر مثبت این ویژگی های ظاهری چشم پوشی نمی توان کرد، تمام ماجرا محدود به این گونه عادات رفتاری نیز نخواهد بود. به عبارت دیگر در اینجا به دنبال عواملی بسیار مهم تر و با تاثیرگذاری بیشتری هستیم که می تواند فردی با شایستگی های عمومی را تبدیل به رهبری با نفوذ، توانمند و موفق نماید. در ادامه این عوامل را با دقت تشریح خواهیم کرد.


1.    آنها زمانشان را صرف تاسف خوردن برای خود نمی کنند

بیایید کاملا روراست باشیم. به هیچ وجه نمی توانید هم ناله و شکایت کنید و هم به رهبری و مدیریت بپردازید. برای خودتان یک قانون بیست و چهار ساعته وضع کنید و با خودتان قرار بگذارید که اگر در تمام طول روز زندگی با شما خوب تا نکرد، مدام غر نزنید و شکایتی نکنید. درست است که همه ما ممکن است با مشکلات زیادی در تمام کارهایمان روبرو شویم، اما سعی کنید از تمام آن ها عبور کنید و دائما خودتان را با نالیدن و غر زدن مشغول نگاه ندارید.

 

وقتی مدیریت و رهبری گروهی از افراد را بر عهده داشته باشید، نالیدن و شکایت کردن از وضع موجود می تواند مثل خمیازه کشیدن به بقیه افراد سرایت کند و نتایج بسیار بدی را در پی داشته باشد.


بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که در همه حال تفکری مثبت داشته باشید و خودتان را با مثبت اندیشی از وضع ناخوشایند پیش آمده رها کنید. دفعه بعدی که دچار یاس و ناامیدی شدید و احساس کردید که می خواهید از همه چیز شکایت کنید، سعی کنید به جنبه های مثبت زندگیتان فکر کنید و اندکی خودتان را از درون مشکلات بیرون بکشید.


2.    هیچ گاه قدرتشان را فراموش نمی کنند


خیلی افرادی که اطرافمان هستند، چندان به فکر ایجاد و حفظ انگیزه های ما نیستند. به همین دلیل است که در بسیاری از موارد می توانند به راحتی ما را از مسیری که در آن قرار گرفته ایم منحرف کنند و به سمت و سوی دیگری بکشانند. این اتفاق می تواند با چند نظر منفی یا انتقادی تند اتفاق بیفتد و به سادگی رویکرد مثبت ما نسبت به کاری که در حال انجام آن هستیم، تغییر کند. هرگاه که با چنین کسانی برخورد می کنید، ممکن است بخشی از انگیزه های خودتان را از دست بدهید، و اگر این اتفاق بارها و بارها تکرار شود می تواند به کلی شما را تغییر داده و حس مثبت شما را از بین ببرد.


مطمئنا هیچ کس دوست ندارد از دوستانی که در اطرافش هستند فاصله بگیرد و یا رابطه خودش را با دیگران دچار مشکل کند. اما این موضوع را همیشه به یاد داشته باشید که همانقدر که دوستان موفق و با انگیزه در پیشرفت و موفقیت شما موثر واقع می شوند، به همان اندازه افراد منفی نگر و بداندیش می توانند شما را از مسیر اهدافتان دور کنند. بدون شک شما هم با این مطلب موافق هستید که برخی از اطرافیانمان را باید از خودمان دور کنیم، در غیر این صورت تاوان بسیار بزرگتری پس خواهیم داد که همان فاصله گرفتن از موفقیت هایمان است.


3.    آنها روی کارهایی که می توانند انجام دهند تمرکز می کنند، نه کارهایی که توانایی انجام آنها را ندارند


فرض کنید می خواهید به محلی در مرکز شهر بروید و برای این که گرفتار ترافیک سرسام آور خیابان ها نشوید، قصد دارید از قطار درون شهری استفاده کنید. قطعا زمانی که وارد ایستگاه قطار می شوید، نمی توانید تخمین بزنید که قرار است چه مدت در انتظار رسیدن قطار باشید. اگر این انتظار اندکی طولانی شود ممکن است از خیر سوار شدن به قطار بگذرید و تصمیم بگیرید با ماشین به مقصدتان برسید و در نهایت در ترافیک وحشتناکی گیر خواهید کرد. علت این انتخابتان چیست؟ شما ذهنتان را معطوف به عواملی همچون تاخیر قطار، ازدحام جمعیت، رفتار مسافران و ... کرده اید که هیچ دخل و تصرفی در آن ها ندارید. همین مسئله باعث شده است که در نهایت انتخاب اشتباهی انجام دهید و خودتان را در ترافیک خیابان های شهر گیر بیاندازید.


بسیاری از اتفاقاتی که برایمان می افتد هم وضعیتی مشابه پیش رویمان قرار می دهند. در خیلی از موقعیت هایی که در آن ها قرار می گیریم، ما کوچکترین نقشی نسبت به عوامل بازدارنده نداریم. اما همین عوامل بازدارنده ممکن است آنقدر ذهن ما را به خود درگیر کنند که بسیاری از توانایی های خودمان را فراموش نماییم.

 

مهم ترین نکته ای که باید در این زمینه به یاد داشته باشیم، توجه به مهارت ها و قدرت خلاقانه خودمان برای حل مشکلات است. در این صورت تمام عوامل بازدارنده را کنار گذاشته و راه حلی مناسب برای مسائل پیدا خواهیم کرد.


4.    هرگز اشتباهاتشان را تکرار نمی کنند


شاید بارها و بارها شنیده باشید که یکی از ویژگی های انسان های موفق این است که بخشی از ساعات پایانی روزشان را صرف فکر کردن به کارهایی می کنند که در طول روز انجام داده اند. این کار باعث می شود که بتوانیم فعالیت های خودمان را به بهترین شکل تحلیل نماییم و اشکالات و ایرادات کاراهایمان را بیابیم. مطمئنا انجا دادن چندین و چند باره یک کار و انتظار برای مشاهده نتایج مختلف، بسیار عجیب و دور از ذهن است. اما در صورتی که از قدرت تحلیل خودمان استفاده کنیم و بدون تمرکز بیش از حد روی اشتباهات، تنها به شناسایی نقاط ضعف کارمان بپردازیم، خیلی بهتر می توانیم درصدد رفع این ایرادات برآییم و در نهایت موفقیت های خودمان را بارها تکرار کنیم.


این نکته را فراموش نکنید که مدیران و رهبران موفق همواره افرادی هستند که خودشان را به بهترین شکل می شناسند، مدیریت می کنند و تغییر می دهند تا از لحاظ ویژگی های شخصیتی و احساسی در بهترین شرایط باشند. این امر لازمه رهبری آن ها است تا بتوانند دیگران را با خودشان همراه کنند و در جهت محقق نمودن اهدافشان تلاش نمایند.

 

به کوی یار


متن شعر:

تعبیر فال حافط شما در پایین صفحه نوشته شده است.

به حسن و خلق و وفا کس به یار ما نرسد

 

تو را در این سخن انکار کار ما نرسد

اگر چه حسن فروشان به جلوه آمده​اند

 

کسی به حسن و ملاحت به یار ما نرسد

به حق صحبت دیرین که هیچ محرم راز

 

به یار یک جهت حق گزار ما نرسد

هزار نقش برآید ز کلک صنع و یکی

 

به دلپذیری نقش نگار ما نرسد

هزار نقد به بازار کائنات آرند

 

یکی به سکه صاحب عیار ما نرسد

دریغ قافله عمر کان چنان رفتند

 

که گردشان به هوای دیار ما نرسد

دلا ز رنج حسودان مرنج و واثق باش

 

که بد به خاطر امیدوار ما نرسد

چنان بزی که اگر خاک ره شوی کس را

 

غبار خاطری از ره گذار ما نرسد

بسوخت حافظ و ترسم که شرح قصه او

 

به سمع پادشه کامگار ما نرسد

تعبیر:

از گفته خودت در مورد دیگران ناراحت نشو وبدان که هرکس شایستگی آنرا ندارد که درمورد کارها ،کمالات و اخلاق شما نظر دهد پس هر گفته ای را جدی نگیر و به کار خود ادامه بده.

ادعای ایجاد 700هزار شغل اری یا خیر

شناسه خبر: ۶۶۴۲۵۹   ۰  

«آیا شما ادعای دولت درباره ایجاد 700 هزار شغل در بهار امسال را باور می‌کنید؟»

به گزارش افکارنیوز، سرانجام مرکز آمار در نیمه شهریورماه امسال گزارشی از نرخ رشد اقتصادی کشور در سه ماه اول سال ارائه کرد که اعداد و ارقام جالبی در آن به چشم می‌خورد. در این آمار که مربوط به بهار سال 96 بود رشد اقتصادی کشور بدون نفت 7 درصد و با نفت 6/5 درصد اعلام شد. علاوه بر این محمدباقر نوبخت از ایجاد 700 هزار شغل در همین مدت (بهار 96) خبر داده بود.
با این حال به نظر بهترین متر و معیار برای فهمیدن راستی و درستی این آمارها، خبر داشتن از نظر مردم در جامعه است. اگر واقعا رشد اقتصادی صورت گرفته باشد مردم بهتر از هر کس دیگری در جامعه آن را احساس می‌کنند. اگر طی سه ماه تنها 700 هزار شغل ایجاد شده باشد چه کسی بهتر از خیل زیاد بیکاران کشور که در هر خانه حداقل یکی یا دو مورد وجود دارند آن را می‌فهمند؟
بنابراین و با توجه به آمار مرکز آمار و سخنان مسئولان دولت می‌خواهیم نظر شما را درخصوص رشد اقتصادی شش ماه اول کشور بدانیم.
تابناک پرسیده است: چه میزان از رونق اقتصادی ایجاد شده در شش ماه اول سال در زندگی شما مشهود است؟ آیا آثار رشد اقتصادی برای شما ملموس است؟ آیا فرد بیکاری در نزدیکی‌های خود می‌شناسید که در شش ماه اول سال شاغل شده باشد؟
مخاطبان تابناک، دیدگاه خود را درباره خبر نوبخت و سؤال‌های این سایت ابراز کرده و از جمله نوشته‌اند:
- آنقدر زیاد که بیا و ببین. رونق اقتصادی داره از سر و کولمون بالا میره. آنقد درآمد داریم نمی‌دونیم چیکارش کنیم... برو عامو
رونق کجا بود؟
- رونق اقتصادی فقط یک شعار انتخاباتی بود که دوباره مردم رای بدن بهشون.
- فقط وعده پوچ و توخالی.
- بله من چند نفر رو میشناسم که بهشون تسهیلات دادن و شروع به کار کردن حالا اینکه این شغل‌ها دوام داشته باشه معلوم نیست.
- بله باور می‌کنیم، شتر هم پرواز می‌کند.
- نه. دروغ بزرگی که دولت میگه، دیگه هیچ وقت اعتمادی نمی‌کنم.
من الان بیکارم و در به در دنبال شغلم. میزان صحت حرف دولت رو میتونین توی جامعه ببینین. گرانی و تورم حتی تحریم تمام اینارو دولت باعثش شده.
- اگر این دولت گفت الان روزه بدونید قطعا شبه....
- باید اطلاعات شفاف باشه مثلا وقتی میگن 700 هزار شغل باید مشخص باشه کی؟ چه جوری؟ و کجا؟ و به چه صورتی صاحب شغل شده؟ وگرنه هر چی آمار بیاد کسی باور نمی‌کنه.
- شاید منظورشون دستفروش‌های روزافزون و وانت‌های فروش میوه و بساط‌هایی هست که گوشه و کنار شهر و توی پیاده‌رو‌ها رو پر کرده!
- امسال دستفروشی بیداد میکنه! واقعا به صورت انفجاری زیاد شده... اگه دستفروشی رو دولت شغل حساب کنه ما تو مملکت بیکار نداریم.
- بله که داریم می‌بینیم؟ مگه شما نمی‌بینید. همه گرفتار علافی و بی‌کاری هستیم و کلا پاتوقمون شده تابناک‌! البته با توجه به آماری که اینا از شاغلین می‌دهند، پس باید منظورشون 700 هزار نفر ساعت باشه نه شغل تمام وقت.
- من کارشناس اعتبارات بانک هستم و هر روزه پرونده شرکت‌های زیادی که برای درخواست وام مراجعه می‌کنند رو مطالعه می‌کنم. صورت‌های مالی‌شون رو تحلیل می‌کنم و مسائلی از این دست.
با قاطعیت به شما می‌گم از سال 93 تا الان هر چی روند شرکت‌ها رو بررسی می‌کنم، همگی نزولی هستند.
مبلغ فروش شرکت‌ها کم شده و تعداد پرسنل‌شون هم سال به سال کمتر شده.
من اینا‌رو دارم هر روز و با مدارک و مستندات کامل می‌بینم.
- نه نظر من رشد اقتصادی در شش ماه اول برای اقوام و خویشان و دوستان بالاتر از انتظار ایشان و برای مابقی مردم با ارزان کردن قیمت سماق و زرشک همه در حال کار مکیدن سماق و خوردن آب زرشک روزی می‌گذرانند.
- آقای روحانی چند روز بعد از اعلام آمار وقتی درگفت‌وگوی ویژه خبری گفت ما با تلگرام شغل ایجاد کردیم دیگه از این آمار تعجب نکردم. بقال سر محله که تو تلگرام تبلیغ کرده می‌کند ما شغل ایجاد کردیم.
- جالب اینه که بیشتر مخاطبان تابناک طرفدار روحانی بودند و الان بعد از چند ماه این طور درباره دولت حرف می‌زنند.
- 700 تا شغلش رو آره ولی هزارتاشو نه
روغن اقتصادی مشهوده اما رونق خیر!
رشد در جهت منفی بلی مشهود است!
خیر، فقط یک داداشم شاغل هست که همین روزها بیکار خواهد شد!
- با زبون هفتصد میلیاردم میشه ایجاد کرد.
- به نظر میاد دولت تعداد اضافه شده‌ها به لیست‌های بیمه مالیاتی را به عنوان شاغلین جدید اضافه می‌کنه.
اما یه چیز هم باید در نظر گرفت.
آیا اخراجی‌های شرکت‌ها را هم در نظر می‌گیرد؟
این سؤال مهم است؟
پیشنهاد می‌شود تامین اجتماعی و مالیات بیاد آمار شفاف از اضافه شده‌ها و ریزش‌ها بده.
- ما که هرچی تو دوستان و فامیل می‌بینیم اگه مثلا کاسب بودن یا مغازه‌ای داشتن به ‌دلیل نبودن رونق و مشتری ورشکست شدن و کاسبیشون رو جمع کردن و بیکار شدن. نمی‌دونم چطوره که این آمارهای رونق و اشتغال و چی و چی رو مسئولین می‌دن چرا مردم نمی‌تونن ببینن. قصه کشور ما شده قصه همون پادشاه داستان کریستین اندرسون.
- روی کاغذ 700 میلیون هم می‌شه ادعا کرد ولی واقعیت به 7 هزار هم نمی‌رسه!
خیلی جست‌وجو کردم تا نیمه پر لیوان را ببینم ولی ندیدم‌!!
- بنده خودم کارشناس ارشد برق. هرجا رفتم یا سابقه کار ازم خواستن یا یه پارتی گردن کلفت. الانم بیکارم.
- من از رئیس‌جمهور می‌پرسم شما با کدام کارخانه تولیدی می‌خواهید چنین کاری انجام دهید.
- حرف زدن کاری نداره اما در عمل باید دید اینها چکار می‌کنند دوره قبل که فقط و فقط حرف زدن عمل صفر بوده.