دیدار دیار بسکاباد

ارگان رسمی انجمن خیریه بسکاباد

دیدار دیار بسکاباد

ارگان رسمی انجمن خیریه بسکاباد

به کوی یار

تاب بنفشه می​دهد طره مشک سای تو

 

پرده غنچه می​درد خنده دلگشای تو

ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز

 

کز سر صدق می​کند شب همه شب دعای تو

من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان

 

قال و مقال عالمی می​کشم از برای تو

دولت عشق بین که چون از سر فقر و افتخار

 

گوشه تاج سلطنت می​شکند گدای تو

خرقه زهد و جام می گر چه نه درخور همند

 

این همه نقش می​زنم از جهت رضای تو

شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر

 

کاین سر پرهوس شود خاک در سرای تو

شاهنشین چشم من تکیه گه خیال توست

 

جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو

خوش چمنیست عارضت خاصه که در بهار حسن

 

حافظ خوش کلام شد مرغ سخنسرای تو

تعبیر:

دل و دین داده اید ،با حسن نیت و قلب پاک آنچه در وجودتان است درطبق اخلاص گذاشته وتقدیم کرده اید این پاک دلی و بی آلایشی بالاخره کارساز می شود و بخت خفته را بیدار می کند و به آرزویتان می رسید.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.