چهارمین سالگرد مرحوم حاج علی بسکابادی

بیا تا قدر هم بدانیم
چه زود گذشت
ا ز دست دادن بزرگ مردی چون حاج علی
عزیزآن تنها رمز خوشبوفتی { مهربانی} {مهربانی}......[In reply to اخمد دایی]
همه میآییم
به جهت بزرگداشت پد ری مهریان
مردی والا اندیش
کسی که پیوسته عملش از حرفش بیشتر بود
عاشق به منطقه
خدمتگزاری واقعی به محرومینخداونددراین غروب سه شنبه تمام اموات بخصوص حاجی علی وپدرومادروبرادرشان رارحمت کندخاطره بیادماندنی ازایشان دارم که برخودم لازم دانسته بیان کنم .درغروب یک روزحاج[In reply to اخمد دایی]شد فصل بهاروشدم از غصه هلاک
دارم جگری کباب وچشمی نمناک
گلها همه سر زخاک بیرون کردن
الا گل من که سر فرو برده به خاک
روزها رفت وگذشت و در اندیشه باز آمدنت لحظه ها طی شد ومرد ونگاهم هر روز با هم  باهمه شوق کو چه ها را پایید مثل آن روز که می آمدی از دور .....دریغ
دل من در غم هجران تو ای خوبترین چه بگویم چه کشید
روحش شاد
اینست واقعیت زندگانی و تقدیر الهی جز صبر و شکیبایی و پذیرش مقدرات چاره ای نیست ما را چگونه ممکن است به این راحتی تیرگی شب را در روشنایی روز و خزان را در بهار ۱۳۹۶ احساس کرد ؟! ما دیدیم و پذیرفتیم چهار سال گذشت از مرگ عزیزترین عزیزان و عموی بزرگوارمان حاج علی بسکابادی یادش را گرامی میداریم و به روح آسمانی اش سلام و صلوات می فرستیمی علی بمن گفت قراراست سنگ  قبرشهدا درامامزاده را ازبین ببرندبیاتاکارشک برویم که باهم رفتیم کارشک استاد بنا فکرکنم اقای رمضانی بودکه اطراف قبرهاکارمی کردند حاجی علی تاان صحنه دیدبقدری ناراحت شدکه فکرکردم الان قتلی انجام خواهدگرفت به استادحمله کردونگذاشت کارادامه دهدواقای رمضانی گفت ماکاره ای نیستیم هیئت امناتصمیم گرفتندکه ازهمانجابه حاجی اقای امیری زنگ زدوهرچی که فکر کنید، غلطکردید ...گفت فکراینکه من باحاجی امیری اقوام هستم شایدناراحت بشوم رانکردبعدبه اقای رمضانی گفت من هیچ کس رانمی شناسم اگرقبرشهداراخراب کنیدتوراخواهم کشت برویدبهترین نوع سنگ رابگیریدبرای تمام شهدایکه اینجا  دفن هستندوروی خاک شهدا نصب کنید  من تمام هزینه اش رامی دهم وهمین حرکت باعث شدکه اکنون قبرشهدا باقی بماند.که باخوندن فاتحه ای روح ان مرحوم راشادبگردانیم.
{یادت گرامی حاج علی بسکابادی}
وعده جمعه 12/20دعای ندبه مشهد - فرامرز عباسی - جامعه الزهرا