دیدار دیار بسکاباد

ارگان رسمی انجمن خیریه بسکاباد

دیدار دیار بسکاباد

ارگان رسمی انجمن خیریه بسکاباد

چه کسی می‌تواند این همه رسانه‌اجتماعی را مدیریت کند؟

چه کسی می‌تواند این همه رسانه‌اجتماعی را مدیریت کند؟

پیشنهاد می‌کنم قبل از ورود به دنیای کمپانی‌ها و صرف منابع ارزشمند و محدود خود برای رسیدن به آرزوهایی که در رسانه‌های اجتماعی در سر دارید، یک حسابرسی سریع انجام دهید. این حسابرسی برای هدر نرفتن تلاش‌های شما و داشتن انتظارات واقع‌بینانه از این دنیاست.

بازاریابی در رسانه‌های اجتماعی تحت‌تاثیر چندین مؤلفه قرار دارد که هر کمپانی با هر شکل و اندازه‌ای باید آن را در نظر بگیرد. شاید بدون اینکه از آن آگاه باشید همین حالا نیز تمامی این مؤلفه‌ها را دارید.

پرسش‌هایی که برای بررسی فعالیت‌های رسانه‌ای باید از خود بپرسید:

  • به اندازه کافی صبور هستید؟
  • فردی در زندگی شما وجود داشته است که ساعت‌ها در هفته زمان صرف او کرده باشید؟
  • تمایلی به اشتراک محتوای دیگران در کانال خود دارید؟
  • آیا تابه‌حال محتوایی غیرتجاری ایجاد کرده‌اید؟
  • تاب تحمل و حل انتقادات افراد را دارید؟
  • راهکاری برای تبدیل کاربران به بازدیدکنندگان ثابت در سر دارید؟
  • توانایی یافتن افرادی که در رسانه اجتماعی درباره کمپانی شما صحبت می‌کنند را دارید؟

جواب شما به چند مورد از این سوالات “بله” بود؟

اعتراضات رایج از طرف مدیران درباره رسانه‌های اجتماعی

با استفاده از این نمونه اعتراضات رایجی که دررابطه‌با رسانه‌های اجتماعی از طرف صاحبان مشاغل و مدیران اجرائی طی مصاحبه‌ها به گوش ما می‌رسد را بررسی می‌کنیم.

اعتراض اول:

  • ما وظیفمون رو برای اشتراک پست انجام می‌دهیم، ولی انگار اصلا کسی نیست که اونارو ببینه.
  • تنها جوابی که دارم این است: هیچ‌یک از ما توانایی کنترل کردن الگوریتم مرموز رسانه‌های اجتماعی را ندارد، ولی آنچه تحت اختیار ماست، کنترل مشارکت کاربران است.

اعتراض دوم:

  • هیچ نیازی به کمپانی ما نیست. اینجا جای کمپانی‌های B2C است نه ما. کمپانی ما یک کسب‌وکار B2B است.
  • مطالعه‌ای که در سال 2016 توسط CMI انجام شده است، نظر دیگری دارد:

“ازآنجایی‌که بازاریابان B2B استراتژی بازاریابی محتوای مستندی در اختیار دارند، نتایج بهتری دررابطه‌با تاکتیک‌های بازاریابی محتوا، پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی و متدهای پولی توزیع محتوا به دست می‌آورند.”

اعتراض سوم:

  • امتحان کردیم؛ نشد که نشد!
  • دقیقا چه چیزی را امتحان کردید؟ از چه راهی امتحان کردید؟ در چه رسانه‌ای امتحان کردید؟ مهمتر از همه معیارهای شما چه چیزهایی بودند؟ چند وقت یکبار معیارهای خود را دنبال می‌کردید؟

کارهایی که انجام می‌دهید و اطلاعاتی که استفاده می‌کنید را مستند کنید تا در مراحل بعدی از آنها استفاده کنید. این سند را با تیم خود به اشتراک بگذارید.

اعتراض چهارم:

  • چی؟؟؟!!! کی میتونه این همه رسانه رو مدیریت کنه؟ حتی نمیدونم آخرش به کارم بیاد یا نه!
  • زمان ارزشمند است. هم زمان شما و هم زمان متخصصان و هم زمان مخاطبان. ولی باید درک کنید که ابزارهای موردنیاز بازاریابان رسانه‌های اجتماعی نیز ارزان نیستند. بایستی کسر بزرگتر زمانتان را صرف توسعه کسب‌وکار و تخصص خود کنید؛ نه صرف یادگیری رسانه‌های اجتماعی.

اعتراض پنجم:

  • همین حالا هم یک سایت دارم که فکر می‌کنم کافی باشد.
  • پیتر روسلر حرف خوبی زده است:

“داشتن وب‌سایت تنها نشانگر وجود یک برند است؛ ولی داشتن رسانه اجتماعی نشان‌دهنده فعال بودن آن برند.”

این مورد را بدون اضافه کردن هیچ حرف دیگری رها میکنیم؛ چرا که روسلر چیزی برای گفتن باقی نگذاشته است.

آیا تلاش‌های شما در رسانه‌های اجتماعی به ثمر خواهد رسید؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.